جمعه ۱۲ ارديبهشت
زیباترین شب شعری از سیدجابر حسنی
از دفتر زیباترین شب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۰۴ شماره ثبت ۱۰۳۳۵۰
بازدید : ۲۲۱ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب سیدجابر حسنی
|
((زیباترین شب))
زیبا ترین شب آوای زندگی،
چه دشوار گذشت ،
از خلسه های ناتوانی ،
توانی نماند ،
و رنگی از رنگ پریده ها ،
من هنوز باور نگرده ام،
که سرمای زمستان،
تن پوش سفیدش را،
بر تو پوشانید ...
دیگر،
بهاری نمانده است،
وقتی تو،
سکوت را،
در آغوش کشیدی،
وقتی،
دستان آسمان را فشردی،
نمی دانم ،
نمی دانم ،
چه لالایی هایی ،
به خوابت می برد،
اما امشب،
لالایی هایی به خوابت برده اند،
که بهار ،
هر شب،
به انتظارش،
نشسته بود..
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیبا بود