سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        یکی از تلخ ترین خاطرات من/ابوالقاسم کریمی
        ارسال شده توسط

        ابوالقاسم کریمی

        در تاریخ : شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۷ ۰۳:۰۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۹۸ | نظرات : ۱

        مکان:پارک لاله تهران
        زمان:ساعت 17
         
        تاریخ:جمعه 9 شهریور 1397
        ..............................
        در یکی از برنامه های غذا رسانی که در پارک لاله برگزار کرده بودیم در هنگام غذا دادن به گربه ها، شهروند مُسنی آمد پیش من و با لحنی ناراحت ، بی مقدمه گفت:

        «چن مدت پیش یه گروه شش هف نفره آمده بود اینجا برای همین کاری که شما دارین انجام میدین اما موقه ای که گربه ها جمع شده بودن و داشتن غذا میخوردن سه چارتاشونو گرفتن و انداختن تو یه قفس ، وقتی ازشون پرسیدم چرا دارین این کار رو میکنین گفتن ما حامی حیوانات هستیم و این گربه ها رو داریم برای درمان میبریم»

        در ادامه این آقا گفت:رفتارشون با گربه ها به حامی حیوانات نمیخورد، من آدمای زیادی رو دیدم که میان اینجا و غذا رسانی میکنن
        ..............................
        این شهروند بعد از اینکه من قول 
        پیگیری این موضوع را دادم و شماره همراه مرا گرفت خداحافظی کرد و رفت.....
        ..............................
        بعد از یک هفته پیگیری بلاخره متوجه شدم گروهی که خود را حامی حیوانات و فعال محیط زیست معرفی کرده اند مدت هاست در ظهر وسط هفته در پارک ها برنامه ی به ظاهر غذا رسانی به حیوانات برگزار میکنند اما بعد از به دام انداختن و بردن گربه های بیچاره آنها را میکشند و گوشتشان را به رستوران های خارج از شهر میفروشند.
        .
         لطفا مراقب باشید
        .
        ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین)

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۹۰۱ در تاریخ شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۷ ۰۳:۰۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        رسول رفیقی
        يکشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۷ ۱۹:۲۲
        🌷🌷🌷
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دَمار از روزگارِ جَمع درآورده توقع باز ااا که پِندار و گُمان و ظّن بجایِ فکر و اندیشه ست ااا بداهه ت
        محمدرضا آزادبخت

        از این نمی رنجم کسی به خانه ام نمی آید وشعرم را نمی خواند چون لابلای جنون دفترهایم آدمها غوغای خود را دارند پنداشته ای از تو می ترسم از کسی جز شعرهایم هراس ندارم مبادا جنون مرا به آتش کشند پنداشته ای مهر تو شعر مرا می خواند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        فقط در شعر قبلی حروف واو اضافی تایپ شده اااا خونه مامان چایی نعلبکی چینی ااا
        شاهزاده خانوم

        یه جوری پشت کوه انداختی که پیدام نشد ااا چجوری زنجیرمو بافتی که هی پاره شد ااا ای عمو زنجیر باف حیف عمو زنجیر باف
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دبیر فارسی و علوم و دینی ااا زنگ های تفریح و شکوفه چینی ااا ریاضی و اعداد و نمره و جبر ااا الهی روزگارِ خوش ببینی ااا یادش بخیر بچّگی و نفهمی ااا میونِ مردم و بازی و شادی ااا خونه مامان و چائی و نعلبکی چینی ااا بزرگ شدن خوب نبودِش بی صفاست ااا حتی پیشِ تو که عزیزترینی ااا بداهه ی

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0