سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 15 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
26 شوال 1445
    Saturday 4 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱۵ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      دمی با باران
      ارسال شده توسط

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      در تاریخ : سه شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۵۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۳۲ | نظرات : ۱۱۴

      ای قطره‌های الماس گون باران، ‌شما هرگز نمی‌دانید که من با چه مهری و چه ذوقی در انتظار فرود آمدن‌تان بودم. اکنون فرود آیید و قدم بر چشمان من بنهید که صبر و قرارم به پایان آمده است. زمانه، هیچ کار بدی نیست که از او سر نزده باشد. به هر طریقی که خود می‌پسندد و تمایل دارد گام می‌نهد. کسی را توانایی مقابله با آن نیست. اصلاً به روی بزرگوار خود نمی‌آورد که چه می‌کند و بر ما چه می‌گذرد.
      نمی‌دانیم آخر به چه زبانی باید با او سخن گفت. حالا که روزگار دست ما را بسته و مانند عهد قدیم بر گردن‌‌مان پا لهنگ نهاده و به هر سوی که خود می‌پسندد می‌کشاند. در مقابل یاوه‌گویی  چیزی نمی‌توان گفت. هرچند از حسرت دل در  آتش  بسوزی جز آه و افسوس کاری نمی‌توانی کرد. زندگی بر ما سخت و اوقات فراغت‌مان پریشان و تلخ است. می‌بینیم آزادی را در همه جای دنیا به کار می‌برند اما معنی روشنی از این واژه دریافت نکرده ایم. وفای به عهد و عهدشکنی به میل قدرت واگذار می‌شود. اگر به نفع او باشد به عهد خود وفادار است و اگر، نفعش نباشد می‌تواند پای بند به آن نباشد.
      روزگار صحنه‌هایی تربیت می‌دهد و کسانی در زندگی با آدم مواجه می‌شوند که افکارشان نفرت انگیز است. سراپایشان را حقد و کینه فرا گرفته. با خود می‌گویم هرگز نمی‌توانم جای او باشم، چون دستهایش آلوده است. نمی‌خواهم مساعدتی از سوی او به من برسد. من اینگونه ملاطفت و خوشبختی را که از چنین کسانی به من برسد نمی‌پذیرم. آن وقتی شادمان می‌شوم که راستی و صداقتم از دستبرد زمانه محفوظ باشد.
       اقتضای روزها همواره سعی می‌داشت که مرا از راهی که طینتم می‌جست باز دارد و به بیراهه‌هایی که خود می‌اندیشد بکشاند ولی من مخالفت می‌کردم.
      استوارت میل می‌گفت: «فرد باید آزاد باشد و مطابق میل خویش زندگی کند به شرطی که به دیگری صدمه نزند»
       دوستان به من می‌گویند با کمال سادگی و خوش خیالی‌ای که تو  داری این را یقین بدان که هرگز یکرویی و یکرنگی وجود ندارد. به جان شما که وجود ندارد ! 
       
       ✍️  ابوالحسن انصاری
       
      🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۳۷۶ در تاریخ سه شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ ۰۳:۵۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0