جمعه ۱۶ آذر
اشعار دفتر شعرِ دل نوشته های جاویدان شاعر جاویدان (جاوید)
|
|
*خنده کنیم آغاز؟*
*برق نگاه تو به رقص آرد قلم*
*نور انعکاسی از تلألو در دو الماس تو بود*
*
|
|
|
|
|
جدال عقل و دل
دریای دل امروز طوفانی شده*
دعوای دل با عقل طولانی شده*
دل ریش گشته است از دستا
|
|
|
|
|
*روز مرد بر نیک مردانِ جهان فرخنده باد*
*آسمان فرزند ،چون چلچراغ تابنده باد*
*خانواده را چون
|
|
|
|
|
زادروز فردوسی بزرگ
*یک از ماه بهمن بُدش زاد روز*
*چوفردوسی بگشود چشم آن تموز*
*ز معما
|
|
|
|
|
یزدان پاک
به نام خداوند خورشید و ماه
که هر دم بدارد شما را نگاه*
بجز او ام
|
|
|
|
|
بغض آهنگ
هوای دل مه آلود است، از اشک
سکوتی بغضِ آهنگو شکسته
|
|
|
|
|
شعر غمگين
برگ گل پژمرده ، بلبل شعر غمگینی سرود
پیک ماتم، گوی سبقت را هم از شادی ربود
مام میهن
|
|
|
|
|
سرای عشق
چو شهنامه نوشتی در سرای عشق
غزل را هم به سبک حماسه می خ
|
|
|
|
|
در خیابان پرس و جو کردم من از دیوانه ای
گفت :من دیوانه ام تو عاقل و فرزانه ای؟
|
|
|
|
|
تَش و تُنگ.
تَش و تُنگی بِزنی و بِنشینی بَرِ چاله
بچه وابی، بو دلت خوش،بکنی هی هرگاله
|
|
|
|
|
شمع نورانی
بر گردِ شمع روی تو، پروانه می خواهد دلم
گر عشق شیرینم دهی شاهانه می خواهد دلم*
|
|
|
|
|
آبادان جنگ و خمپاره و تیر
سکوت نفس حبس در سینه
|
|
|
|
|
من اینجا هر غزل با اشک رقصان می نویسم
هنوزم می تراود اشک از این خود نویسم
|
|
|
|
|
سایه تنم می رقصد
از طلوع دوبارۀ چشمانت
|
|
|
|
|
*به نام خدا نامه آغاز کرد*
*ره رستگاری به لر باز کرد*
*درودی به یزدان که لر آفرید*
*درودا به
|
|
|
|
|
ای شمع فروزنده؛ نسوزانذ پرد و بالم
با بوی دل انگیز تنت ،خوش شده حالم
|
|
|
|
|
آسمان ها را بدان ذره ای از کهکشان
آنچه بینی در زمین باشد از یک آسمان
|
|
|