شنبه ۱۳ ارديبهشت
اشعار دفتر شعرِ دلواژه شاعر احمد بیرانوند
|
|
بار بست و کوچ کرد و پر کشید
|
|
|
|
|
روحی در تا ریکی
کنج اتاق، هر نیمه شب، در هاله ی دود
مردی کلافه، بی نفس ، آری غم آلود
|
|
|
|
|
تو آروم خوابیدی و من پرم از این حس ِ گنگی که همراهمه
همش تلخه این زندگی واسه من، کی گفته که شادی
|
|
|
|
|
وقتی تمام غصه اش را دور می ریخت
بر لحظه ها اسپند و عطر و تور می ریخت
فصل عبور برگهای خ
|
|
|
|
|
بیا از عمق این بن بست یه راه تازه پیدا کن
گره افتاده توو کارم ، گره از کار من وا کن
|
|
|
|
|
وقتی که دورم از تو و یادت ، شعر و غزلهام خالی و پوچن
|
|
|
|
|
...........................................
|
|
|
|
|
همه هستند ولی باز تو را کم دارم
|
|
|
|
|
چینی بشکسته را پیوند کردن مشکل است
|
|
|
|
|
از وقتی رفتی کوچه مان
باران را نمی شناسد
|
|
|
|
|
آموختم این زندگی بی اعتبار است
|
|
|
|
|
دوباره دل هوای گریه داره
بازم دستای پاییز توی کاره
|
|
|
|
|
خیال تو بهانه شروع این غزل شده
|
|
|
|
|
اگر می سرایم برای تو نیست ...
|
|
|
|
|
پیچید در آغوش باد برگی به سودای بهشت مرداب شد ماوای او ، این بود کار سرنوشت؟ جبر است ا
|
|
|
|
|
شعر ِ زیبای نگاهش ، غزلش، حرف نداشت نیش گفتار و دهان ِعسلش حرف نداشت "گرچه می گفت که زارت
|
|
|
|
|
تو را از عطر چای تازه می فهمم تو را بی شهرت و آوازه می فهمم من و یک لقمه نان و خنده های تو
|
|
|
|
|
هر لحظه مرا عذاب کن حرفی نیست پیش همه کس خراب کن حرفی نیست اندیشه ی تسخیر دلت را
|
|
|
|
|
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند گفتم سردی ام شده ،چای و نباتم دادند! گفتم غم تو دارم گفتا
|
|
|
|
|
" الا یا ایها الساقی ادرکسا و ناولها " جوانی گر بگیرد زن ، بر او خندند عاقلها ! "
|
|
|
|
|
پروانه های بو ستان هم درد دارند آری اگر بسیار اگر کم درد دارند لبخندهای مصلحت آمیز گاهی
|
|
|
|
|
غزلی مشترک از بنده و خانم سمانه هروی دو بیت اول از ایشون(شعر هذیان شب) و بقیه ابیات از بنده
|
|
|
|
|
صحرا و شب مثل ِ یک صحرایم ، خشک و بی آب وعلف زوزه ی باد مرا مهمان است و گهی بوته ی خار
|
|
|
|
|
باز یه درد تازه داره در خونه رو می کوبه چشمای پنجره خیسه، آسمون رو به غروبه. از روزای با تو بو
|
|
|
|
|
بعد از تو شاعر با غزلهایش بمیرد
با این دل غمگین و تنهای
|
|
|
|
|
تمام ثانیه های تلخ بی تو بودن را شمرده ام همان روزها
|
|
|
|
|
ماهی تنگ بلور ای ماهی تنگ بلور، زیبای تنهای صبور ا
|
|
|