سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

دوشنبه ۱۰ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر اله یار خادمیان(صادق)


اله یار خادمیان(صادق)

اله یار خادمیان(صادق)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
پنجشنبه ۱ فروردين ۱۳۳۰

برج تولد:

برج حمل

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
پنجشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۳

شغل

:
آزاد

محل سکونت

:
فارس-ارسنجان

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۸۳۹۴
تا کنون 462 کاربر 1969 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
آی مردم پدرم دهقان بود***سفره ای داشت تهی از نان بود***دست او گندم الفت می کاشت***شانه اش سنگ ستم برمیداشت

لیست دفاتر شعر


۱

یاس


اشعار ارسال شده


زخم زد سنگی به سنگستان من آتشی پر ریخت در دامان من ...
ثبت شده با شماره ۴۳۹۰۰ در تاریخ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۳۲    نظرات: ۵۶

اشتباهم بود در بی راهه کس را نیست راه ...
ثبت شده با شماره ۴۳۷۴۲ در تاریخ شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۵    نظرات: ۳۰

اگر چه کور باشد چشم عبرت گیر استبداد یقین خون تو خواهد داد خون فتنه را بر باد ...
ثبت شده با شماره ۴۳۶۲۷ در تاریخ دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۲۳    نظرات: ۱۵

قصه ی ماندن و فرسودن و نابود شدن ...
ثبت شده با شماره ۴۳۵۰۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۷    نظرات: ۲۲

نیستم غافل اگر نانی به دست آورده ام ...
ثبت شده با شماره ۴۳۳۸۵ در تاریخ يکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۵۶    نظرات: ۲۰

مجموع ۴۴۴ پست فعال در ۸۹ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر اله یار خادمیان(صادق)


 
ناز و نیاز
  شرح بیتی  از بیدل
 
 بینی ات آن مصرع  عالیست کز انداز حسن
دخل نازش دارد انگشتی به حرف آفتاب
 
 
&nbs
سه شنبه ۲۲ تير ۱۴۰۰ ۰۵:۱۳    نظرات: ۲

 به نام  خدا
 رندی های  حافظ
 
" دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود"          
 تا کنون  تفسیر
پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷ ۰۳:۴۱    نظرات: ۰


کوری برگذری  نشسته بود  دو نفرقصد شوخی با اوداشتندگفتند ماچند سوال داریم اگرخوب پاسخ بدهی به توکمک می کنیم پرسیدند، نادر دریده چشم بهترست یا  بهادر همیشه خشم،کورکه فهمید قصد بازی
شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ۱۳:۳۸    نظرات: ۰


مردی در بیابان توری گستردرهگذری پرسید چه میکنی گفت
ماهی می گیرم  رهگذر خندید با تعجب گفت  ماهی ، ماهی
رااز دریا میگیرند دیوانه، نه از بیابان درجوابش گفت هنر ما دیوانه
&n
پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ ۲۳:۳۹    نظرات: ۰

پرتو خورشید بر دیوار تافت    
                        &
دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۳ ۲۳:۴۰    نظرات: ۶
مجموع ۹ پست فعال در ۲ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1