دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
زوزه شعری از
از دفتر چهارپارگان نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۵۲ شماره ثبت ۸۴۶۹۹
بازدید : ۵۴۶ | نظرات : ۱۶
|
|
تو که شاعر نبودی بغض باران را نمی فهمی
تو که درد جگــر در زیر دندان را نمی فهمی
چه می دانی"چه میفهمی" تپیدن را" تکیدن را
و حرمان را نمی دانی و هذیان را نمی فهمی
منم ته مانده ی یڪ مردِ ویران " مرگــ آبستن
که تنهایی و شبگردی" دلش را سخت پوسانده
که هر شب میزند شب_پرسه در انبوهِ اندوهت
که تیپــا خورده از دنیــا وُ از دنیــا جدا مانده
که میاندازم از هیچی به هیچی دیگر امّا چنگ
و این را خـــوب می دانم" ندارم تاب ماندن را
و می بینم خودم را توی قاب آیـنه " هر بار
فقط یک لاشه می بینم که از رو برده مردن را
تصور میکنم اینها که می بینم خیالات است
که می گیرد سرم از زوزه ای ناآشنا " سرسام
که غمگینم،،، دقیقاً مثل یڪ آواز نامفهوم
که بی تابم ،،، دقیقاً مثل اقیانــــوس ناآرام
تو که پر ادعا در محضرم از عشق میگویی
نمی بینم من از آوار حسرت بر تنت گردی
درون کلبهٔ بی روزنِ قلبم چه می جویی؟
میان دفتر شعرم به دنبال چه می گردی؟
محمد_نیکروش
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب جناب استڪی، زنده باشید🌺🌻🌹🍀 | |
|
عرض احتـــرام جناب انصاری نازنین سپاس از حسن تعبیر حضرتعالی پاینده باشید🐳🌻🌹🍀 | |
|
سپاسگزارم جناب شهبازی زیبـانگاهید🌻🌹🍀🌷 | |
|
سلام جناب بنایی عزیز زیبانگاهید ممنونم🌼🌾🍀🌹🌻 | |
|
عرض ادب سرڪارخانم خزان به مهر خواندیدـــ ممنون که همیشه همراهیــد زنده باشید🌺🌻🌹🍀🌷🐾 | |
|
سلام وعرض احترام جناب صادقی عزیـــز زنده باشیـــد بزرگوارـــ 🌺🌻🍀🌸💐🐾🐾 | |
|
عرض سلام و احترام و امتنان شاعر نیک اندیش و زیباڪلامـ سرڪارخانم رجایی عزیزــ سپاس از لطف تعبیرتون اوقات به کام گرانمهـــر 🌺🌻🐫🍀🌷🌸🐾 | |
|
سلام و درود جناب اسمعیلی مهربانــ سپاس از همراهی شما پاینده باشیـــد 🌺🌻🌻🌹🍀🌷🌸💐💐 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.