بردم پناهم بر خدا

از غصه ها بردم پناهم بر خدا
خندان شدم گشتم من از عالم جدا
در گریه ها بودم که من خندان شدم
با هرچه بودم در توان کردم صدا
آی ای خدا پاسخ دِهَم من مانده ام
از من چه خواهی آخَرش ؟آمد ندا
رو بندگی کن آخِرت آمد تو را
یا پادشاهی کن مَشو بر کس گدا
خواهی شَوی پیشم عزیز عزت فَزا
عزت تو را معیار است باشی هدا
در گریه مانم روز و شب در قبله ات
تسبیحِ من گویایَم است جانم فدا
گفتی مَکن جانت فدا در غصه ها
عاشق مباشی بهتر است در ابتدا