سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 29 ارديبهشت 1403
    11 ذو القعدة 1445
    • ولادت حضرت امام رضا عليه السلام، 148 هـ ق
    Saturday 18 May 2024
    • روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    شنبه ۲۹ ارديبهشت

    خودكشي

    شعری از

    سمانه هروی

    از دفتر 1 نوع شعر عاشقانه

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۱۲:۲۴ شماره ثبت ۶۶۶۶
      بازدید : ۱۷۶۸۸   |    نظرات : ۱۹

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر سمانه هروی

    من به جز مرگ به هيچ چيز نمي انديشم

    نه به پرواز خيال

    نه به آواز پرستو

    نه به احساس كبود

    گله از دوري يار ندارم هرگز

    گله از غربت احساس خودم

    گله از ارزاني قيمت عشق

    گله از او دارم

    چه گران دل به دريا دادم

    چه سبك تير به قلبم زده اند

    خنجر از پشت به قلبم كه نشست

      دل من هم بشكست

    اشك در چشم ترم جاري گشت

    رنگ از رخ من كوچ كه كرد

                             غم

                           بر سر راهم بنشست

    و دلي باز شكست

           باز شكست

               باز شكست

     

    من به جز مرگ به هيچ چيز نمي انديشم

     نه به آغاز وصال

     نه به يك سادگي بي مقدار

       به گمانم دل من  قيمت احساس نداشت

     و چه ارزان بودم

     و چه بي مقدار

    اين همه  دغدغه اشك و پريشان احوال

    زندگي بي معني است

    زندگي مبهم شد

    وسر سجاده شب

    كوچ خواهم كرد به خيال

    به همان مرگ

    به همان نيستي خاطره هام

     

    من به جز مرگ به هيچ چيز نميانديشم

    نه به  پوچي

    به سكوت

     و به يك خواب دراز

    به يك آغوش امن و دراز

    به احساس عميق باطن

    به همان مرگ خيال

    من به اعدام پرستو تو قفس 

    و به پرواز قناري تو هوا

                مي انديشم

     

    من به جز مرگ به هيچ چيز نمي انديشم

     

    من به بغضي كه جا خشك كرده تو گلو

    من به دلتنگي قاصدك پژمرده

    به لگد مال شدن گل سرخ

    به سرانجام وفا

    به عبث

    بيهوده

     

    من به جز مرگ به هيچ چيز نميانديشم

     

     

     

                                       اين شعر در مورد همسايه مان هست كه خودكشي كرد.

     

     

     

     

    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    فرهاد سامی
    يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۲۵
    زیبا بود خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0