سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        چشم یاری

        شعری از

        محمد هاشم کنعانی - هیچ

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۳۲ شماره ثبت ۵۵۹۹۸
          بازدید : ۲۶۸   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد هاشم کنعانی - هیچ
        آخرین اشعار ناب محمد هاشم کنعانی - هیچ

        گرچه اسمی چشم یاری داشتی - در عمل گویا که باری داشتی
        این درخت دوستی به دانه است - ای بسا غصبی درختی داشتی
        گر چه با من داشتی افسانه ها - روی دوشم کوه غم انباشتی
        گو به آن دیوانه کز گنجینه ام - حد خود از عشق ما برداشتی
        با من اینک از الف تا یا مگو - دم بزن با خود ز صلح وآشتی
        مهر دیدی و شکایت کس نکرد - آفرین ! احسنت! طنز افراشتی
        ترک خود آن هم به این زودی زود - خام سودایی است یا پنداشتی
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۵۴
        خندانک خندانک خندانک

        جواد مهدی پور
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۳۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        میرعبدالله بدر
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۵۴
        درود ها بر شما

        سروده زیبای بود خندانک

        قلمت در اوج خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ ۱۹:۳۹
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0