شنبه ۱۹ خرداد
|
دفاتر شعر محمد رضا نشایی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد رضا نشایی مقدم
|
سلام کن
سلام کن که دست های تو
تمام نبض آتشین انتظار رویش است
سلام کن به عافیت که قلب قلب پویش است.
چگونه لحظه لحظه من سراب می شوم
حباب می شوم نگاه میکنم به قبل قبل عاقبت
کباب می شوم.
سبد سبد شگفت چین لحظه های خواهشم.
طبق طبق ترانه ی نوازشم.
قدم قدم عبور میکنم من از حریم غبطه ها
هبوط میکنم به سرزمین قبله ها
سقوط میکنم به سطر سطر نامه های آتشین
عبور میکنم ز دشت و بیشه ها.
سلام کن عزیز من سلام کن.
که عافیت درون این سلام ها به ما و من سلام میکند.
ترانه می کشد مرا به واحه های دوردست
به هرم لحظه های زندگی
تمام هستی ام به شوق بندگی مجاب می شود.
سلام کن.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شما شاعر توانا و گرامی
شاد باشید