سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        چَـهزاده

        شعری از

        آرمین اسدزاد (الف)

        از دفتر طـلایـه دار نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۳۹ شماره ثبت ۴۵۲۶۰
          بازدید : ۱۳۵۲   |    نظرات : ۱۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        از زاهِـدِ شهری که ز زُهدَش تُشَـکی گود اُفتاد
        تا مردمِ گُـنگی که همان لحظه بِبُـردَند از یـاد
        از مـا که به دادَت نَرِسیـم ار که بِلَغـزَد قَـلَمَش
        تا قاضیِ شرعی که خودش حُکم وُ خودش هم جَلاّد
         
        از جمعیتیِ که در سُخَن، رُسـتَم وُ بُـرزو، کَـرّار
        تا پایِ عمل که چوُن رِسَد، تَر شده خِشتَک وُ شلوار
        از علم وُ هنر، دانشجو، از مَدرَک، لوحِ سِپاس
        تا دخترِ همسـایه که او سِـقطِ جَنین کرده سـه بار
         
        از سالِک وُ سالوس که هم خِرقـه شدند اندر راه
        تا واعِـظِ مِنبَـر که به مِیـخانه بِکوچَـد گه گاه
        از من که شـدم مَنع، ز گمـراه شدن با چَشـمَم
        تا حاکمِ شـهرم که به دَلـوی آب ریـزد در چاه *
        .
        .
        .
        پ.ن:
        * آب در چاه ریختن: ظاهرسازی برای حفظ آبرو
         
        ۱۷
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        آرمین اسدزاد (الف)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)(مدیر)

        ،

        سیده لاله رحیم زاده (آلاله سرخ)

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        امیر جلالی( ا م دی )(مدیر)

        ،

        صفیه پاپی(مدیر)

        ،

        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)

        ،

        سیده پریسا میرنظامی

        ،

        نیره ناصری

        ،

        علی غلامی(مدیر)

        ،

        رحیم نبی

        ،

        ادرینا(سمانه هروی)

        ،

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)(مدیر)

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        معفر صید محمدی (هاوار)

        ،

        مریم صفری

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        آرش غفاری درویش(منتظر)

        ،

        سامی فرهادی

        ،

        حسین زارع(مختار)

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        حسام الدین مهرابی

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        محسن ملک زاده(رهگذر)

        ،

        بابک فغفوری

        ،

        محمودرضا رافعی (رافع)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار

        ،

        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

        ،

        جلال سلطانیا فریاد تا همیشه

        ،

        علیرضا کاشی پور محمدی

        ،

        عباس ترکاشوند(عارف)

        ،

        فاطمه توکلی

        ،

        صابرخوشبین صفت

        ،

        فریما محبوبی

        ،

        جلال غلامی غلام

        ،

        سحرعیوض

        ،

        محمد هادی(سورنا)

        ،

        مهدی رفوگر

        ،

        بابک شریعت

        ،

        مرجان تاج دینی( دریایی)

        ،

        رحیم نیکوفر

        ،

        امید مرادی

        ،

        مهگل بارانی(باران)

        ،

        رییسوند (یاسر)

        ،

        الهه نصیری زاده (وفا)

        ،

        عباس وطن دوست

        ،

        حسين زرتاب

        ،

        زینب نیکخواه پنجکی

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        مهدی صادقی مود

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۳۲
        داداش ارمین عزیز شیرین ماننده اندیشه! نوشیدم مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۷

        از جمعیتیِ که در سُخَن، رُسـتَم وُ بُـرزو، کَـرّار


        تا پایِ عمل که چوُن رِسَد، تَر شده خِشتَک وُ شلوار
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود ارمین عزیز
        زیبا ومتفاوت وتاثیرگذاربود
        هزاران درود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        از سالِک وُ سالوس که هم خِرقـه شدند اندر راه


        تا واعِـظِ مِنبَـر که به مِیـخانه بِکوچَـد گه گاه


        از من که شـدم مَنع، ز گمـراه شدن با چَشـمَم


        تا حاکمِ شـهرم که به دَلـوی آب ریـزد در چاه *
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مانا باشی برادرخوبم خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۰۱
        درود بزرگوار
        بسیار جالب و زیبا
        پر معنی و موثر
        مبین مشکلات جامعه
        دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۱۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز
        مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر آرمین عزیزم
        صبح قشنگت بخیر رفیق
        روز ما که با شعر زیبای تو زیباتر شد
        ممنونم ازت
        خیلی خوب بود مرحبا
        تبریک برای خلق این اثر زیبا
        خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۵۲
        سلام
        صبح بخیر
        زیبا بود و زیبا
        .......

        تا دخترِ همسـایه که او سِـقطِ جَنین کرده سـه بار
        این میشود بیان درد :بیچاره جنین -بیچاره دختر همسایه -بیچاره همسایه -و حتی بیچاره عدد سه
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دوست داشتم شعر تان را
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۰۵
        زبان خاص شعرتان ....واین مزیتی برای شعرهای شماست
        .............................موفق باشی آرمین عزیز خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۸
        درود بر شاعر،
        واژگان را به خط کرده و به جنگ پرده های تیره ی افتاده بر دیدگان ما فرستاده اید، تا عریان کنند واقعیاتی تلخ را که از دیدن و بیانشان بیم داریم!؟؟؟
        امیر جلالی( ا م دی )
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۵
        همه را بی تعارف چوب زدن...
        تشت جماعت را یکجا از بام انداختن...
        یورش به صف خوش رننگ و لعاب \" تعارف \" و \" تظاهر \"
        گاهی قلم مثل تیغ همه را زیر می گیرد.
        دوست عزیز و شاعر ارجمند جناب اسد زاد فواره ای بود این اثر به بلندی تاریخ تمام قصه آدم... بسیار زیبا بود و درود بر شما خندانک
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۴۲
        ............... خندانک خندانک خندانک .......................
        از سالِک وُ سالوس که هم خِرقـه شدند اندر راه
        تا واعِـظِ مِنبَـر که به مِیـخانه بِکوچَـد گه گاه
        از من که شـدم مَنع، ز گمـراه شدن با چَشـمَم
        تا حاکمِ شـهرم که به دَلـوی آب ریـزد در چاه *
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بسیااااار عاااالی خندانک خندانک خندانک خندانک
        دستمریزااااد همشعر خوبم خندانک خندانک خندانک

        ............... خندانک خندانک خندانک .............................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        پادشاهی میخواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند. آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید میتوانید در را باز کنید و بیرون بیایید»پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند. نفر چهارم فقط در گوشه‌ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه‌ای نشسته بود و کاری نمی‌کرد.
        پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد، باز شد و بیرون رفت! و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد! که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.
        وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته. من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند: «چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی‌کرد، او فقط در گوشه‌ای نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل کند؟»
        مرد گفت:
        «مسئله‌ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نکته اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه‌ای که این احساس را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟ نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله‌ای وجود دارد، چگونه می‌توان آن را حل کرد؟ اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به عقب پرت خواهی شد و هرگز نجات نخواهی یافت. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است»
        پادشاه گفت: «آری، راز در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می‌کردید نمی توانستید آن را حل کنید. این مرد، می‌داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد»
        سيده فاطمه سيدپور (سپيده)
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۵۸
        سلام
        متفاوت و پرمعنا بود
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۳۴
        درود بر آرمین گرامی

        اگر از زاهد شهر بخواهی فراوان به زبان خودم هستند که دیدم به چشمانم نه در گُنگی نه در کوری همه را یکجا خودم دیدم و هر کدام بر دلیلی خندانک کاش لفافه های سخن گفتنم را گرفته باشی که حصر هست اینجا با زبان که فکر نکنید از مردمان گُنگم و بردم از یاد خندانک
        شعرتان همیشه مفهوم جدیدی دارد و از خواندنش همیشه می آموزم مرحبا مرحبا خندانک خندانک خندانک
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        رحیم نبی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۴۴
        ماشاء الله آرمین عزیز.
        بسیار خوش آهنگ و پرمعنا.
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی غلامی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۵۴
        سلام بر آرمین خوبم
        درود و اشعارت حرفها دارد و دردها و خاموش بحث ها......
        خواستم چیزهایی بنویسم اما خلاصه اش را می گویم که خودت استادی و دانا...
        از گذشت ایام و اینکه ما اکثرا قربانی سوسیالیسم اجتماعی که یکی از خصوصیات افراد اصیل و نجیب است می شویم ....ما به دلیل تربیت خانوادگی یاد می گیریم که احترام بگذاریم و رعایت حق دیگران را مهم بدانیم و ....وقتی وارد اجتماع می شویم و این همه نابرابری را می بینیم شروع به تلاش برای تغییر می کنیم اما در سی سالگی به بعد ماجرا طوری دیگر می شود....الهی صدو بیست سال عمر کنی و همیشه مثل حالا شاداب و آگاه...... خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        سمانه هروی
        پنجشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۱۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۳۸
        جناب آقای اسدزاده ی عزیز، سلام علیکم.
        ................................................................
        درموردِ بعضی ازدوستان، وقتی بخواهم چیزی بنویسم...........نوشته های دیگران راهم می خوانم ...ولی دراین مورد، مخصوصاً چشمم رابستم ونخواندم........چون نمی خواهم قضاوتِ دیگران برنوشته ام تاثیری داشته باشد.....
        وامّا دراین( به نوعی گلایه ها).....انتقاداتی بسیار زیبا وملموسی نهفته است........
        فرورفتنِ تشک،توسطِ زاهد........(...............)،فراموشیِ مردم............، لغزشِ قلم.............حکام کردنِ ودرآنِ واحد،مجریِ حکم بودن......لاف زدنها وخشتکِ ..............هم قدم شدنِ سالک وسالوس............وووووووو،همه وهمه(.................) وبسیار زهم زیبا به آنها اشارتها رفته است..............ودرنهایت،........زیباتر که(............) ، برداشت آزاد.(................)این پرانتزهای خالی، نشانه ی برداشتِ آزاداست ...........وذِهنِ خواننده رابه نوعی درگیرکرده اید که،خودت قضاوت کُن..ویا(توخود حدیثِ مفصّل بخوان ازین............)
        کاربسیار زیبایی ست که بنده دراصل سعیم برکوتاه نویسی بود .وامّا جناب اسدزاده ی عزیز،دردومصرع..........(پیشنهاد)دارم........
        (تاپای عمل که چون رسد،تَرشده خِشتک، شلوار...........). به نظرِ من(و) اینجا اضافی ست...ضمنِ اینکه وزن راسنگین نموده...نبودش هم بایک(ویرگول) به جهتِ مکث، جبران می شود ودرمعناهم تغییری ایجاد نمی نماید.(تاحاکمِ شرعی که{به} دَلو،آب بریزد درچاه...........)
        دراین مصرع استفاده ی شما از(اختیاراتِ شاعری) قانونی ست ولی خواندنِ آن راکمی مشکل نموده است ،که به نظرِ من اگر(دلوی) ،.......(دلو) نوشته شود وپیش ازآن (به) رابیاورید...این مشکل هم برطرف خواهد شد........
        ودرنهایت ، یک دستمریزاد وپوزش (دیوانه)...........
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳:۳۴
        سلام بر شاعر گرامی
        چهار پاره ی اجتماعی - انتقادی را از شما خواندم.
        همه می دانند و سکوت می کنند و در جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر نبود همه سقوط خواهند کرد .
        وزن در بعضی جاها به نظر سنگین بود .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم صفری
        شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۲۲
        از مـا که به دادَت نَرِسیـم ار که بِلَغـزَد قَـلَمَش


        تا قاضیِ شرعی که خودش حُکم وُ خودش هم جَلاّد
        خندانک خندانک خندانک

        شیرینی گفتارتون خاطرات تلخی رو تداعی کرد
        اما
        اینکه تداعی کننده ی اون خاطرات فریادیه که حق میخواد زیباست
        امیدوارم هرگز کار کسی به قاضی نیافته که عطش آشامیدن خون داشته باشه
        شعرهای شما همون چیزیه که من می خوام بخونم
        مانا و برقرار باشید مرد بزرگ خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۹

        درود بر شما و

        بر افکار بلندتان ...

        حسین زارع(مختار)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۴
        ندیدم من ز این شاهان بخار اندازهٔ شبنم
        به ملت خونِ دل دادند گهی تند و گهی نم نم

        مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۶
        با سلام جناب اسدزاده عالی موفق باشی
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۱۴
        احسنت دوست گرامی
        بسیار زیبا و روشنگر سرودید...
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۴۵
        درود فرا وان برشما

        خندانک خندانک خندانک
        محسن ملک زاده(رهگذر)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۵۷
        درود بر شما خندانک
        بابک فغفوری (پور)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۲۱
        خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۶:۱۱
        قامت شعرت چون شمشاد است خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۵۹
        درودها بزرگوار.. خندانک
        خوندنِ بیانِ دردهای اجتماعی ، اون هم به زبان شعری و بدین گویائی و متین، از شاعر خوب و فهیمی چوون شما آموزنده و لذت بخشه..
        آفرین ها بر اندیشه ی والاتون..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        حسین زارع(مختار)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۱۴
        خندانک خندانک
        حسین زارع(مختار)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۱۴
        خندانک خندانک
        جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
        دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۰۲
        چه گرزی گران به سر ریا و بلاهت... زیبا خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        دست مریزاد
        رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
        سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۳۴
        سلام و درود جناب اسد زاده برادر بزرگوارم خندانک
        براستی از که فریاد ؟!................. خندانک خندانک خندانک

        آسمانهْ ترین ، بانگِ شبانه ام
        از گلویِ تو پایین می رود
        نیمْ چاشتِ روزی که
        کوهی از مشکل
        برایِ طلوعِ روزانه ات نداشته باشم
        ــ آبِ خوش سیری چند ؟!
        تو به مُهنّاییِ فریادم ، دل بسپار
        اگر نه این فولادزرهْ مادر را
        نه تو خواهی وُ نه من
        ما همه
        از فتنه یِ فردایِ فریبش
        فغانِ مرغانِ هواییم
        همان ، آسمانهْ ترین فریاد !
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بنفشه های بهاری شعرتان که بر لبغنچه ی واژه ها شکفته است مسرت بخش و روح انگیز است خندانک خندانک خندانک
        در تبسم زیبای واژها شکوفا باشید و سبز همیشه به شعر و لبخند خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا به دلم نشست
        ✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉
        گل را می توان زیر پا له كرد، ولی بوی عطر آنرا نمی توان در فضا كُشت. خندانک
        فرانسوا ولتر
        ✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉✼ ❄ ❅ ❆ ❇ ❈ ❉
        همیشه باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۸:۵۶
        بادرود و سپاس مجدد ، دوست فر هیخته ام...
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریما محبوبی
        چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱
        بسیار خوب و روان بود درباره ی مشکلات جامعه خندانک خندانک
        بهره بردم از شعرتون خندانک خندانک
        باشید و بسرایید خندانک
        سحرعیوض
        پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۱۵
        آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند .بسیار لذت بردم .مانا باشید خندانک خندانک خندانک
        بابک شریعت
        جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۱۰
        شعری با قدرت و احساس قوی. خندانک خندانک خندانک
        مرجان تاج دینی( دریایی)
        شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۴۱
        سلام ودرودبرشما
        زیبا وهنرمتدانه دردهاراترسیم نمودید
        سپاس خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۱۷
        درود بر شما شاعر
        بسیار زیبا وعالی
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        امید مرادی
        يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۳۵
        سلام ارمين عزيز
        حيفه ادم بياد سايت و شعري از تو رو نخونه ايول داداش خندانک
        مهگل بارانی(باران)
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۴۸
        بسیار زیبا،ماااانا باشید
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۴
        درود دوست گرامی
        زیبا سرودید
        احسنت
        عباس وطن دوست
        سه شنبه ۱ تير ۱۳۹۵ ۱۵:۲۳

        خندانک

        سلام و عرض ادب جناب اسدزاد عزیز

        بسیار زیبا خندانک


        \"تاب می دهم تنهاییم را
        شاید،
        لحظه ای خواب آید به چشمانم

        شاید برای یک بار هم
        گذر کنی
        از کوچه خلوت خوابم...\" ع.و

        ................درود بر شما..................
        حسين زرتاب
        سه شنبه ۱ تير ۱۳۹۵ ۱۶:۰۶

        سلام

        زیبا بود

        و زیباتر از زیبا ژرف بود و عمیق

        دردناک و اثر گذار

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        زینب نیکخواه
        سه شنبه ۱ تير ۱۳۹۵ ۱۸:۳۴
        از جمعیتیِ که در سُخَن، رُسـتَم وُ بُـرزو، کَـرّار

        عالی بود خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۱۵:۳۷
        سلام و عرض ادب جناب اسد زاد عزیز
        خیلی قشنگ بود و از شعر اجتماعی و انتقادی در هر قالبی لذت می برم
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0