جمعه ۱۱ آبان
همسفر شعری از امیرحسین شهبازی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۴ ۰۲:۵۲ شماره ثبت ۳۸۹۹۳
بازدید : ۴۳۶ | نظرات : ۴۴
|
دفاتر شعر امیرحسین شهبازی
آخرین اشعار ناب امیرحسین شهبازی
|
🌹همسفر🌹 . . سال ها میگذرد،همچنان یادم هست و نمیدانم تو دخترک،همسفر مدرسه ام یادت هست؟ روز بارانی را ؟! باد میجنگید با درختان مسیر ، سوز و سرمای عجیب ، ابرها سر در گم ، آسمان با دل پر همچنان می بارید و من از بارش باران خرسند. یک نگاهم با خود یک نگاهم باتو ، پشت دیوار سکوت ، همه تن چشم بدنبال تو آوار خیابان بودم و نمیدانستم به چه می اندیشم ، فقط آرام ٱرام ، عشق را ، در قدم های تو من میچیدم و بدنبال تو می پیچیدم که تو را گم نکنم. ناگهان ، موج گیسوی تو را ، باد ربود ، برگشتی و به چشمان دلم چنگ زدی ، همه لبخند شدی ، همه لبخند شدم. با من همراه شدی.زیر باران با عشق ، چه قسم ها خوردیم که کنارم باشی که کنارت باشم....سال ها میگذرد ، هر زمستان باران ، می کشانم اینجا...... باران همچنان می بارد.. اما..........!!!! دخترک،همسفر مدرسه ام ، قسمت یادت هست؟...... 📝امیرحسین شهبازی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.