سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        برای زاینده رود خون ببارید 2

        شعری از

        منصور شاهنگیان

        از دفتر گذشت ايام نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۳ ۱۴:۱۳ شماره ثبت ۲۹۶۶۵
          بازدید : ۴۸۶   |    نظرات : ۳۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور شاهنگیان
        آخرین اشعار ناب منصور شاهنگیان

        با سلامی و درودی دوباره و با تاخیر ...
        میدانید هنوز زاینده رود خشگ و بی آب و تشنه ، در انتظار دستی و لطفی است ؟؟؟
        با هم بگرییم و بخوانیم که :
                                 برای زاینده رود
        در اصفهان ، نخوانند
        دیگر سرود ، افسوس
        گویا که مُـرد ، آخر
        زاینده رود ، افسوس ...
        گر این زمان " کسایی "
        می خواست ، نی نوازد
        با این هوای ناپاک
        درمانده بود ، افسوس ...
        بر روی صحنه ، "ارحام "
        نقشی دگر ندارد
        او هم ، ز پیش ِ ما رفت
        آرام و زود ، افسوس ...
        تار  ِ " جلیل شهناز "
        خاموش مانده ، ای داد
        شد بزم  ِ عارفان هم
        بی تار و رود ، افسوس ...
        گر بود می شنیدیم
        در جای جای این شهر
        آواز و نغمه ی " تاج "
        در سوگ ِ رود ، افسوس ...
        نو باوگان ِ معصوم
        در کنج ِ خانه ، گشتند
        مانند ِ دار ِ قالی
        بی تار و پـود ، افسوس ...
        گلدان ِ نقره کاری
        چکّش نمی خورد ، آه
        چون این هنر ندارد
        بازار و سود ، افسوس ...
        دانی که " صُفـّه " دارد
        در سینه کوهی از غم
        چون قتلِ  ِ عام  ِ افغان
        او دیده بود ، افسوس ...
        آنان به "بامیان " نیز
        چونان ، عمل  نمودند
        با پیکره ، که انگار
        "بودا " نبود ، افسوس ...
        گوید به ما ، به ایما
        معمار  ِ " عالی قاپـو "
        حتی به بزم ِ شاهان
        عودی نبود ، افسوس ...
        آری نمانده در شهر
        جُـز ، ریزگرد و خاشاک
        گویا که مُـرد ، آخر
        " زاینده رود " ، افسوس ...
        اصفهان تابستان 93
        منصور شاهنگیان
        _____________________________________________________________
        صُفه : کوهی در جنوب اصفهان که محل جنگ محمود افغان و سپاهیان ایرانی بود ..
        ۱۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0