سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403
    1 ذو القعدة 1445
    • ولادت حضرت معصومه سلام الله عليها، 173 هـ ق، روز ملي دختران
    Wednesday 8 May 2024
    • روز جهاني صليب سرخ و هلال احمر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت

    شبنم خداییست

    شعری از

    باقر رمزی ( باصر )

    از دفتر صد غزل از کوچه دیوانه ها نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۸:۵۰ شماره ثبت ۲۶۳۹۲
      بازدید : ۳۹۲   |    نظرات : ۳۲

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    همه آسيمه سر دنبال آيات
    همه اندر قلوب كيش يا مات

    همه تفسير فقر و تنگدستي
    لجام زاهدان در حين مستي

    همه حافظ همه امي همه مير
    كلو در همهمستان خنازير

    به تاريكي ثبوت گل حرام است
    به عمق قهقهستان ها درام است

    ثواب آيه در تحريف قرآن
    جنب با حيض خون در بين فرقان

    خدا اينجا زبر ، گاهي زبرجد
    هميشه در عدد گاهيست ابجد

    خدا ابزار دست سوگ و سوگند
    خدا آواره در دشت گلوبند

    خدا حظ لسان كافران شد
    خدا در سايه هاي لا مكان شد

    خداي غم خداي بي خياليست
    خداي من همين جا در حواليست

    خداي مي شناور در ني و دود
    خداي من پر از غواص در عود

    خدا ميدان جذب عارفان است
    خدا لالاي تصنيف زبان است

    خدا خود در كمين عارفان است
    حكيم وحي منزل در لسان است

    خدا را در ميان دين مپوئيد
    خدا را در دل سينين مجوئيد

    خدا خود وجد وجدانهاي خواب است
    خدا هر لحظه در گرداب ناب است

    طلعلع وار هر شبنم خدائيست
    كه گفتا سوره گل ماسوائيست ؟

    خدا قل را ز معراج آفريد ست
    خدا خود دار حلاج آفريد ست

    خدا ضبط است و اصوات است و كوس است
    خدا خورشيدي از شمس الشموس است

    چه غم در هرم جانسوزت بسوزم
    چه كم تا بر حرامت چشم دوزم

    بد قهر تو در من جذبه افتاد
    ميان هر سما خونابه افتاد

    بنام شاخ و برگ تين و زيتون
    به لالايي ليلاهاي مجنون

    به سرب داغ حلقوم ضعيفان
    به محراب و عبا و دين و قرآن

    به شمشير فرو در فرق انسان
    به خون سرخ تنها مرد ايمان

    كه در دل جز ره او را نپوئيم
    به وقت سجده جز او را نجوئيم

    به شبها شام خون افسانه نبود
    هما در لانه و كاشانه نبود

    هما از بخت بد كركس مرام است
    به پهلو خنجري در انضمام است

    دوا دار گلوگاه فقير است
    ز هر نايي تكلم در نفير است

    نفير فقرم از نون و قلم بود
    به صحرايم منيري در بلم بود

    بگفتا تا بلم راهي نمانده ست
    ميان بحر غم كاهي نمانده ست

    صلا خوانم ، صلا خوانم خدائيست
    صلا قوم مرا از يم جدائيست

    به نوحستان بيا تا در رهانم
    ز موج خون به ساحلها رسانم

    تو سامي را مكن پيغمبرستان
    ختن نبود در این دشت انبرستان
    ۶
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0