سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 11 ارديبهشت 1403
    22 شوال 1445
      Tuesday 30 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۱ ارديبهشت

        و خاک مــــــادر ما بـــــــــی نشان است

        شعری از

        فرامرز فرخ

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۲ ۲۰:۳۳ شماره ثبت ۲۴۷۵۹
          بازدید : ۷۹۰   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرامرز فرخ



        شب است و گوهری خفته به تابوت
        از این غم کل عالم ، گشته مبهــوت
        -
        شب است ویک جهانی درغباراست
        دل هر شیعه ای انـــــــدوه بار است
        -
        شب است و یک گلی پهلو شکسته
        گل دیگر در این ماتــــــــــم نشسته
        -
        شب است و خانه ای ماتم سرا شد
        و بغض خفتــــه ی عالم رهـــا شد
        -
        شب است وروح وجان مرتضی رفت
        ببین ظلم و تباهی ، تا کجــــــــا رفت
        -
        شب است وسینه ها پرسـوزوآه است
        چرا که درب این خانه سیـــــاه است
        -
        شب است و دخـت طاها، جان سپرده
        ازآن ضربـت که از ، بیگانـــه خورده
        -
        شب است و کودکانش نالـــــه دارند
        به روی چشم و گونـــه ژالــه دارند
        -
        شب است و گریه هاشان بی صدا شد
        ولی لرزان ازآن عــــــرش خــــدا شد

        شب است و شمع مادر گشته خاموش
        نگردد مهربانــــــی ها فرامــــــــــوش
        -
        شب است وسوی حـــق پرواز کرده
        ولی آغـــــــــوش خود را باز کـــرده
        -
        شب است و کودکان وی در آغـــوش
        حَسن از غصه گویا ، گشته بی هوش
        -
        شب است وخفته زهـرا دردل خاک
        حسینش ناله ها دارد چه غمنـــــاک
        -
        شب است و دست پیغمبر عیان شد
        گرفت زهرا و تا ، جنــت روان شد
        -
        شب است و دخت زهرا خون فشان است
        و خاک مــــــادر ما بـــــــــی نشان است

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0