گاهی ستمگرانه حتی یک <بمان> را
دریغ میکنیم و چقدر شیرین است ماندنش
بدون برلب آوردن یک <بمان> ...
حصار واژه ها میان ماست
شاید با بیقراری چشمهایم
یا با نگاهی، لبخندی،
اینجا کنار دلتنگی هایم میماندی
اما این واژه ها بمان،نرو،کنار من باش...
از لبهایم جاری میشود
و تو لحظه به لحظه از من دورتر میشوی...
پ:ن:برای " تو " عاشقانه میگویم عاشقانه به پایان میرسد
دوباره میخوانمش تو دیگر نیستی
تو از همین عاشقانه ها هم میگریزی..
پ:ن:دور نیست از خیـالِ مـن ...
شعلهـ ی لـرزان شمـعی ,
ڪه بـا آرزوی تـو خامـوش شود ...
– —––уєѕ , ι αм ƒαllιηg ¯