سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        کوچــــه های بــــــی عبور...

        شعری از

        زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)

        از دفتر من و یه بغل دلتنگی... نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲ ۱۷:۲۸ شماره ثبت ۱۵۸۱۳
          بازدید : ۱۳۷۰   |    نظرات : ۱۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)

           

        عمــــــــــــری از شهــر دلم ؛ چشم تـــــری می گذرد

        و جوانـــــــــــــــــــی همه در بـــی خبــــری می گذرد

         

        دردها ؛ کهنــــــــــــــه تر  از قبل به من مـــی خندند

        اشــــــــــکها ؛ تازه تر از تازه تـــــــــــری می گذرد

         

        خطـــــــــی از عشـــــق ؛ نوشتم به هـــوایت زیــــرا

        از دل خواب خـــــُــوشم ؛ نامه بــــــــری می گذرد

         

        پشت این پنجره ها ؛ چشـــــم به راهـــــــم که مگر

        تا ســـــرِ  کــــوی شما ؛ همسفــــــــــری می گذرد

         

        زیــــــــــر باران دلـــم ؛ منتظـــــــــرت مــــی مانم

        تا که از شهــــــــــــر شما ؛ رهگـــذری می گذرد

         

         


        پ . ن : شلوغ ترین کوچه ها هم ؛ بی عبور تو بی انتهاترین بن بست است در سکوت خلوت تنهایی من و مهتاب...

        (( آه که چقدر تنها بوده ام ...در فاصله ای نزدیک از همه ی آنهایی که دوستشان داشته بوده ام اما ترس نزدیک شدن و باز گم شدن پی در پیِ نبض ضرباهنگ نگاهت ؛ این راه هموار را کرده بود چو سنگلاخی بی عبور... آه نمیدانم به این کوچه های بی عبور ؛ به این گام های پر غرور نفرین نمایم که فاصله انداخت میان دستان لبریز مهــر تو و گیسوی بافته ام یا دعا که محل گذر است گذر خاطره ها در دلواپسی غروب تلخ این حوالیم گذر کسوف تلخ انتظار و تنها بهانه برای ماندن و بودنم در این بستر درد و باز چه بی هوا در غربت نبودنت سخت دلتنگ می شوم و در سکوت خلوت تنهایی شب می نشینم روی لحاف نقره پوش مهتاب و گمگشته ی این کوچه های بی عبور می گردم و باز بدان غروب است و شب جانکاه بی تو بودن در کوچه های دلواپسی.... و باز منم و بغض تلخ مهتاب و درد این بستر سرد تو لحظه های بی تابی " اساره ها *" کناره شب پره ی شبتاب ))

        و یک دعا : خدایا تا انسان واقعی نگشتیم ؛ ما را از این دنیا مبر( حَسبی رَبی...همین و بس )

        * : اساره ( به معنی ستاره در گویش مازندرانی )

        به قلم بارونیم : زِلفِشه - دو قدم مانده به بغض ماه

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        تاراز (امین افضل پور)

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        علی صمدی

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        نادر اقبال

        ،

        آمنه رمضانی

        ،

        ایمان نوش آذری

        ،

        جابر ترمک

        ،

        فرزاد شجاع

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        شکوفه بهارانه

        ،

        زهرا ستایش کیا

        ،

        صدف عظیمی

        ،

        محمد_نوروزی

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        حسین علی دلجویی

        ،

        پروانه نیک اندیش(تنها)

        ،

        مائده پرتوی

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        فاطمه جهانباز نژاد

        ،

        صادق آل موسوی،بیژن

        ،

        مهسا اربابی (افسانه)

        ،

        محمدمهدی اورسجی

        ،

        آرامش ظهرابی

        ،

        فرمیسک

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        امیر محمدی ارکانی (صادق)

        ،

        شیدای یاس

        ،

        فرهین رام

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        داریوش خطیر

        ،

        مسعود مرهونی

        ،

        مرجان جلال موسوی

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        زهره ساجد

        ،

        حاج امیر

        ،

        محمدرضا پهلوان

        ،

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        مسعود میناآباد

        ،

        زهــرا محمدزاده (زلفشـــه)

        ،

        محمد علی شیردل

        ،

        مرتضی مرصاد

        ،

        بیژن آریایی(آریا)

        ،

        احمد بیرالوند

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        ،

        معصومه کشوری(دخترمهتابی)

        ،

        سید محمد مهدی فقیه

        ،

        سيداحمدظريف چشتي مودودي

        ،

        فاطمه زرمحمدی (سپهرجاوید)

        ،

        سیدعلی منصوریان (سید)

        ،

        مهران کاظمی

        ،

        سمانه هروي

        ،

        هوشنگ احمدی

        ،

        جباری (فروردین دخت)

        ،

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        عباس غفاری سایه رنگ

        ،

        مهسا ی (ترانه)

        ،

        توراندخت تفنگچی (سکوت)

        ،

        امیر منصور جلالی

        ،

        فرشاد عباس نژاد

        ،

        احمد بختیاری

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0