سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 خرداد 1403
  • روزجهاد كشاورزي (تشكيل جهادسازندگي به فرمان حضرت امام خميني -ره-)، 1358 هـ ش
10 ذو الحجة 1445
  • عيد سعيد قربان
Sunday 16 Jun 2024
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۲۷ خرداد

    نمایشنامه شعر: سفر کرده ای از جهان موازی

    شعری از

    کاظم دولت آبادی(فراز)

    از دفتر فراز ١ نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۰۵ شماره ثبت ۱۲۹۷۲
      بازدید : ۷۸۴   |    نظرات : ۲۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر کاظم دولت آبادی(فراز)

    " نمایشنامه شعر : سفر کرده ای از جهان موازی ما"
     
    پرده اول:
    سر انجام
    لحظه موعود فرا رسید
    آن باد سیاه
    ناباورانه
    وزیدن آغاز کرده است
    لحظات
    در آنسوی
    شیشه های بهت
    - پاندول وار-
    در گذرند
     
    در ریتم_
    نا موزون_ ساعت ها
    - داده ها ی پر هیاهو -
    این بار در تاریکی_
    رشته های نور ،
    چنبره زده اند
     
    پرده دوم:
    دیگر سوز است
    و تاریکی
     
    در جهانی که خورشیدش را
    در سیاه چادری
    - بافته از واژه ها -
    به بند کشیده اند ،
    رنگها از هراس_
    تیرگی سایه های_
    رقصنده_ بر فرازشان
    به سیاهی پناه می برند
     
    پرده سوم:
    در اندوهی از آبی_ پروس
    ماه رنگ می بازد
    و در زیر خاکستری
    از امتزاج واژه ها با سرب
    ناپدید می شود
     
     
    پرده چهارم:
    جهانی در التهاب
    و هراس
    از دنباله های
    شتابان
    به سوی
    نا ممکن های احتمال
     
    پرده آخر:
    ( فرمانده در جمع نا شناس ها صحبت می کند )
    دوستان !
    من سفر کرده ای از جهان موازی ام
    دقایقی از آن اتفاق  میگذرد
    - دقیقا یک میلیون سال به ساعت زمین -
    صحنه دلخراشی است
    دستور میدهم
    خورشید را آزاد کنند
    و آنها را
    در کنار غرور
    و تعصب بی حدشان
    به دور از سوسکها ی سربی
    با احترام خاک کنند
    -----------------
    02/03/92
     
    کاظم دولت آبادی (فراز)
    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0