سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        در آن وقت ها

        شعری از

        ابوالفضل زارعی

        از دفتر خنیاگر ِروزگار نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۵۶ شماره ثبت ۱۲۴۸۷۴
          بازدید : ۱۱۸   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ابوالفضل زارعی

        وقتی عاشقم به جسم و جون خاک
        وقتی که خدای مستی میشه تاک
        کی می دونه که کی ام ؟ چی ام ؟ کجام
        عاشقم ، عاشق  مستِ  سینه چاک


        دل  من  میره  برای  وقتیکه
        تو بهم نگاه گیرا  می کنی
        تو به اون چشایِ شهرِ  شب شکن
        دلم و بدجوری شیدا می کنی


        دل من میره برای وقتی که
        مادرم چادرشو سر می کنه
        وقتی که سجادشو وا می کنه
        گل سرخ و یاس و پَر پَر می کنه


        توی سجاده ی اون پُر از گُلِ
        گُل سرخ و اطلسی و نسترن
        وقتی که پنجره  رُ  وا  می کنم
        یاکریما  یهویی پَر  میزنن


        دل  من  میره  برای  وقتیکه
        میزنه  خانومِ  همسایه  فلوت
        واسه ی  روز  تولدت  ببین
        شاخه ی گل و می زارم لای موت


        دل  من  میره  برای  وقتی  که
        آش  نذری  می پزن  توی  حیاط
        وقتی  که  دوتا  چشاتو  می بینم
        دل و می بازم می شم من کیش و مات


        دل من میره برای وقتی که
        بوی  دیوارای  کاگلی  میاد
        رهگذر رَد میشه از تو کوچه باغ
        یاد تو هستیمو میده به باد


        دل من میره برای وقتیکه
        میوه ها  رُ می ریزن تو آبِ حوض
        عطر اونا می پیچه توی سرم
        عطرِ سیب و بو خیار و بویِ موز


        با عبور این همه فکر و خیال
        من به فرداهای خالی دلخوشم
        به امید روز ناب و ایده آل
        رد میشه میره روزای خاموشم
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۹:۰۹
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۷:۱۲
        زیبا
        وبردل نشست
        هزاران درودتان باد
        شاعر وادیب گرامی
        خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
        پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۴۲
        خندانک خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0