گوزلورگوزلیم

گوزلور گوزلیم  گورمگه  گویلوم  سنی بیر گل
گوزلَر  گئجه  گویلر گزیر، هرگون  سنی بیرگل

گولمز  گوزی سنن  گورا  گتدین  گِری  هچواخ
گلمز گورا گتمیش تکی، گچمیش  گونی بیرگل

رنگیم  گُوَریر  گچمیشه  گاهدان  گوروسن گچ 
گویمور گوجاغیم   اوزگنی  گلسین بری، بیرگل

گلمیش سنه  یونگول منه  گچمیر ئیله بیر گون 
تنگ اولدی گنیش دونیامی گچمیرگونی بیرگل

گل گور  نه گیلیلر  گوتوروبدور   گینه  گویلوم
گُوی  ورغینه گلسین  گوروم  الله اونی، بیرگل

نرگیس گولی گل،گوزلره قوربان،گولوم،آی، ون
گورمزگودراولموش گوده گولسون گوزی بیرگل

گل گوزده  گیلَم  گوزلره  گورکم  گله  گون تک
مین دونگه  گدننن  گِری  گورسون سنی بیرگل

ش:روح اله سلیمی ناحیه

ترجمه ✍️
زیبای من ، دل من در انتظاردیدن توست بیا
چشم ها شب آسمانها را جستجو می کند و هر روز تورا،بیا

بخاطر تو که رفتی ودور شده ای هیچوقت  چشم نمی خندد
روزهای رفته همچون به گور رفته هاست هیچوقت برنمی گردد ،بیا

ببین که  روزهای گذشته رنگم را کبود میکند وگاهی همچون گچ سفیدم 
اغوشم هیچ کسی را اجازه نزدیک شدن نمی دهد پس بیا 

اگر برای تو فراق سهل و اسان است برای من یک روزش بیش ازسال است وتمام نمی شود
دونیای به این بزرگی برایم تنگ شده است روز ها نمی گذرد بیا

بیا و ببین چه گلابه ها و ناله هایی در دلم بر پاست و میگوید
الهی که به بلای اسمانی بیاید او را ، بیا 

بیاگل نرگس من، فدای چشمهایت ،گل من،ماه من،خورشید من،
دیده نشده چشم در انتظار مانده کوچکترین خنده ای داشته باشد ،بیا

بیا وجود چشمم (مردمک چشم)بیا که چون امدن خورشید به چشم هایم نور بیاید 
تا بعد ازز اینکه هزار راه رفته و برگشته تو را ببیند ، بیا

روح اله سلیمی ناحیه