شنبه ۱۳ ارديبهشت
|
دفاتر شعر حامد امیریان خاموش
آخرین اشعار ناب حامد امیریان خاموش
|
فریادمانده ها به تنم درد میکند
از بس نگفته ام دهنم درد میکند
زنده درون گور به امید مرگ خویش
از بس که خفته ام کفنم درد میکند
درشهر خود درون خیالم رها ولی
زندانی ام رها شدنم درد میکند
همچو درخت گوشه ی آزادراه پرت
روییدن گل و چمنم درد میکند
گر رو به رو شوم به خدا گویمش عیان
آه ای خدا ببین وطنم درد میکند
|
نقدها و نظرات
|
باکمال احترام عرض میکنم این دوشعر هیچ ارتباطی به هم ندارند | |
|
ای باد صبح بین که کجا میفرستمت نزدیک آفتاب وفا میفرستمت خاقانی ای هدهد صبا به سبا میفرستمت بنگر که از کجا به کجا میفرستمت حافظ
بد نیست توجهی به این ابیات بفرمایید تا موضوع قابل درک بشود استاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اضلاع خسته ی بدنم درد می کند
روحم درست در بدنم جا نمی شود
جادکمه های پیرهنم درد می کند
در آینه ادای مرا در می آورد
در آینه منی که منم درد می کند
بغضی که مانده در دهنم چرک کرده است
حرفي که مانده در دهنم درد می کند
من ماندم و کویر و نسیمی که رفته است
پاهای بسته ی گونم درد می کند
این زندگی مجوز خود سوزی من است
پروانه های سوختنم درد می کند
تابوت خالی ام وطن موریانه هاست
نخ های کهنه ی کفنم درد می کند
معلوم نیست مرگ چرا دیر کرده است
معلوم نیست مرگ چرا دیر کرده است...
سعید حیدری ساوجی
با سلام و احترام
چون این ردیف جزو ردیف های خاص است
باید شعر را نشان دار و نام شاعر اصلی درج گردد
حالا توارد و سایه نویسی ایرادی ندارد اما با ذکر شاعر اصلی
بمانید به مهر و بسرایید