دو غزل بداهه

انصافا هر دو غزل زیبا بودند
لذت بردم..
آفرین آفرین
درودتان..

درود بر شما
هر دو بسیار زیبا بود 🌺🌺🌺
بر هدف هم بجای به هدف شاید مقبولتان باشد

موفق باشید.
شعر زیبایی بود .

درود بر شما

اشعار زیبایی خواندم از قلمتان

جز یک مورد خروج از وزن ایرادی نبوده است

بمانید به مهر و بسرایید

درود بزرگوار
دو غزل بسیار زیبا و ناب بودند

درود بر شما جناب حسن شاهی ارجمند
به‌به چه خوب که مرا یاد زنده یاد استاد براهنی انداختید
بشخصه ارادت خاصی به دکتر براهنی داشتم و دارم
ایشان به‌راستی پدر شعر آوانگارد و آغازگر جریان شعر پستمدرن در ایران بودند
روحشان شاد🙏 نبض قلمتان سبز

صدای کف زدنت کبک‌های کیهانی را
برای من که زمینی هستم بیدار می‌کند
منی که دست ندارم چگونه کف بزنم؟
ولی شکفته بادا لبان من که
نیمه‌ماهِ نیم‌رخانِ تو را شبانه می‌بوسند
فدای تو دو چشم من
که چشم‌های تو را خواب دیده‌اند
‌ببینمت تو کجایی که چهره‌ات باغی است
که از هزار پنجرۀ نور می‌وزد هر صبح
و شانه‌های تو آنجا
چه ابرهای سپیدی که بر بلندی آنها چه تاج چهره چه خورشیدی
منی که دست ندارم چگونه کف بزنم!
(رضا براهنی)

درود بر رفیق شفیق و ندیم صمیم علیرضا جانم
هرجای دنیا که باشی در دلم هستی برادر

این دو غزل، صبوحی امروزم شد.
زیبا و دلنشین سرودی

امیدوارم شرایط به گونه ای رقم بخورد که مثل قبل، حضوری فعال در سایت داشته باشی و تا از محضرت بخوانم و بیاموزم و لذت ببرم.

موفق باشی برادر عزیزم

خیلی خیلی زیبا

درود بر شما شاعر ارجمند
هر دو شعرِ زیبایی بودند
دومی رو بیشتر دوست داشتم
قلمتان مانا

سلام و درود به شما جناب حسن شاهی
قلمتان توانمند بود و برآمده از دل که بسیار دلنشین بود
دم شما گرم

درود ها دوست خوبم شاعر عزیز
جناب آقای شاهی
شعر های زیبایی بود .برای سرودن همچین شعر های خدمتتان تبریک عرض می کنم
امیدوارم همیشه موفق باشید

درود آقای حسن شاهی گرامی

عرض سلام و ادب
بسیار زیبا بود
موفق باشید