سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      حرف تازه

      شعری از

      سجاد فرهمند

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ۰۴:۴۲ شماره ثبت ۱۱۴۴۸۸
        بازدید : ۳۳۲   |    نظرات : ۱۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سجاد فرهمند

      هوا ابره☁️می‌باره نم نم بارون🌦
       
      می‌ریزه رو گلهای سرخ تو گلدون 🌸🌹🌺🌷
      از توی پنجره خونه می‌بینم 🏠 
      دو تا مرغ خسته رو نرده ایوون🐦🐦
      یاد اون روزها میفتم زیر بارون 🌧 
      می‌نشستیم من و تو چه شاد و خندون 👩‍❤️‍💋‍👨 
      ورد گوش من میخوندی عاشقانه 💖
      گاهی شعرای قشنگ گَهی ترانه 💞
      تو میگفتی که نگاهم پر رازه 😍
      از لبونت می‌شنیدم حرف تازه 😘
      🌾🎵☔🎶🌠💫🌈⛈️⛅
      #سجاد_فرهمند
      ۴
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۱:۱۱
      درود بزرگوار
      به شعر ناب خوش آمدید
      موفق باشید خندانک
      سجاد فرهمند
      سجاد فرهمند
      چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۵:۰۴
      سپاس فراوان
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۱:۳۶
      موفق باشید . و خوش آمدید
      ماشا الله یک سرچ ساده میکنیم در گوگل پر از شعر های شماست .
      ولی خب به مرور زمان انشا الله شعر ها از کیفیت بالا تری برخوردار شوند
      این ترانه که در حر و اندازه قابل قبولی نبود
      شعر دیگر شما را در گوگل می‌خواندم که ایرادات وزنی و قافیه ای داشت که آنها هم انشا الله درست می‌شوند.
      این شعر را عرض میکنم .

      کاش می شد بی کسی را عاشقانه داد زد
      حرف از رسوا شدن باطعنه برشغاد زد
      بارها دیدیم درخلوت نشسته مرگ ما
      برکفن اصلا نمی شد رنگ های شاد زد
      چشم هامان دیده اند کشتارنسل آدمی
      ضربه ها را ماندلا یک عُمر برفساد زد
      سال ها چنگیزدرذهنش خیال شوم داشت
      ابر وقتی لج کند باید صدای باد زد
      پرچمی بیگانه باقاجار هم صدا چو شد
      بارها باید به قلبت عشق قومِ ماد زد
      ترس راباضربه ای انداخت گوشه های دل
      دردها را بر خدا باناله در معاد زد
      زخم هادرزندگی دیدم وجودم می خورند
      بر هوایی پر حرارت برف انجماد زد
      جای نیلوفر چه آسان دست جبر روزگار
      برگ خشخاشی به زهرم تا ابد ضماد زد
      درچنین عصری به تختی زار زار گریه کن
      آنچه در دل عقده شد باشیرمرد راد زد
      وای سختی ها هزاران جا صدای من زدند
      می توان تا می شود در محو غم نماد زد
      یا به سراز خون شیری کزکرانه های عرش
      بر زمین از جهل یک زاهد نما فِتاد زد
      تا زمانی یوز ایرانی هنوزم زنده است
      باحمایت ازبقایش در وطن نهاد زد
      هیچ چیزی چون جداگشتن بلای ما نشد
      انجمن هادروطن درحفظ اتحاد زد
      قلب من پراز جراحت های زخم عمر شد
      بانمک بر زخم قلبم یار من پماد زد
      ابتدا ایران فقط منشور صلح می نگاشت
      در چنین جایی محالست حرف ازعناد زد
      تاکه فرصت هست بایدعشق رابه دل دهیم
      سود در آن نیست یادبود زنده یاد زد
      خنده ازهرچیزدیگر برترست وخوب تر
      تامثالی تلخ وبد درمرگِ هرکه زاد زد
      ازعقب خنجر زدن عادت نموده دستمان
      پس کجا باید سخن هایی زِ اعتماد زد
      طعنه ها رابا قشنگی هدیه داده قلبمان
      درد خود باید به پیغمبر وإنْ یکاد زد
      زنده بادی بر کورش آن افتخار کشورم
      سربه سر بر خشکسالی بانگ مرده باد زد
      حلق ها را پاک وپالایش نمود از دروغ
      برکجی ها حکم پولادین انسداد زد
      آن دمی بر آن چه درکاغذنوشته شد بلی
      خیر می گویند بایدمشت برمداد زد
      رودخونی را زِ لج تیمور چون جاری نمود
      می شود برچسب بر مسئول انعقاد زد؟
      افسوس دربازاراحساسات وعشق ودوستی
      فکرهایی لنگ باخنجر به حس کساد زد
      بدترین زندان روحی نازنین حسادتست
      این حسادت ها حتی تا امروز امتداد زد
      اهل کاشان خوشی در روزگار من چه شد؟
      قلب سنگی برخوشی درشهر من مباد زد
      شهرمن گم نیست اما من غریبه ام چرا؟
      چون غریبی لال باید حرف دربلاد زد
      ناجوانمردانه سرما حالِ عاشقان گرفت
      دست سرما برشقایق ها شلاق حاد زد
      چشم در راهم ولی نوری نمی آید پدید
      شب برفانوس هم عصیان تند باد زد
      چون سراغت آمدم چینی زِغم ترک بخورْدْ
      خانه ات ای دوست با دل جام اعتماد زد
      چون گذشتم بی تو مهتابم دگر افق نداشت
      روی مَهْ آلودگی را دود این مواد زد
      آب دیگر نیست تا ما گِل کنیمش نازنین
      تشنه لب با خشک رودی حرف انتقاد زد
      ای غزل گو نکته ای گفتی زِ خاطری حزین
      نکته ات برزیراین گنبدچه خوش عماد زد
      قیصرم رفتی ولی دستور عشق مانرفت
      حرف ازاستاد خود شاگرد خانه زاد ز
      غایبی استاد شاگردت ولی ازعشق گفت
      تا که شد برجهل حرفی تازه ازسواد زد
      سایه براین شعرحاکم شد زمان انتها
      بیت آخر واژه ها برقلب هر فساد زد

      سجادفرهمند

      خندانک
      موفق و مؤید باشید .

      ابراهیم کریمی (ایبو)
      پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۳:۵۹
      سلام و خدا قوت برادر
      شعر از لحاظ ساختاری ضعیف است
      حشو دارد
      وقتی اسم شعری گذاشته می شود «حرف تازه» یعنی خیلی بایستی بیشتر از این ها تلاش کرد که شعر تازگی کلام را ،ادعای مدعی را به اثبات برساند.
      خندانک خندانک خندانک
      شاهزاده خانوم
      شاهزاده خانوم
      پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۳۵
      خندانک خندانک
      🍁🍁🍁
      ارسال پاسخ
      علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
      پنجشنبه ۵ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۰۵
      درود بر شما
      ترانه زیبایی سرودید خندانک خندانک
      سجاد فرهمند
      سجاد فرهمند
      چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۵۸
      بیانگر محبت و عطوفت شماست
      ارسال پاسخ
      طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
      جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۱۴
      قلمی زیبا و شور انگیز دارید
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      سجاد فرهمند
      سجاد فرهمند
      چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۵۶
      محبت و عطوفت شماست
      ارسال پاسخ
      سجاد فرهمند
      سجاد فرهمند
      چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۵۷
      استدعا دارم
      ارسال پاسخ
      جواد مهدی پور
      جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ۲۳:۱۴
      درود بر شما جناب فرهمند گرامی خندانک
      سجاد فرهمند
      سجاد فرهمند
      چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۵۷
      قربون کلام زیبای شما
      ارسال پاسخ
      رحیم فخوری
      شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۲۲
      بادرود احترام خدمت برادر ارجمند جناب آقای فرهمند،باارزوی توفیق روز افزون وباصعوداز پله های تعالی شعرواندیشه⚘⚘⚘
      سجاد فرهمند
      سجاد فرهمند
      چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱ ۰۱:۵۷
      صفای وجودتون
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0