سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
تحریف تاریخ شعری از
از دفتر غربت موهوم نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۹ ۱۲:۱۲ شماره ثبت ۱۱۳۴
بازدید : ۹۴۳ | نظرات : ۱۵
|
|
سالِ نو، با ما عداوت داشته، در گذشته، تخمِ کینه کاشته!
سالِ نو، کی بوده از بهرِ ندار؟! هر زمان بوده برای مایه دار!
می دَمَد بر جانِ هر سرمایه دار، آوَرَد بیرون ز ناکامان دمار! آن زمانی که این زمین آمد پدید، اندک اندک جان به هر جسمی دمید،
درد و فقر و رنج از روزِ ازل، آمدن بر روی این خاکِ کچل!
سروری از آن زمان منشور شد، این از آن و او ازین هی دور شد،
این سخن را خوش بدان ای دردمند، هر که با ناحق به دست زورمند،
کشته شد از اولین روز زمین، من و هابیل و تو بودیم و همین!
نام ما را با مرکب های تار، بد خط و کش دار و ناخوانا چو مار،
بد نوشتن، با کراهت، با مجاز، پشت برگه های تاریخ دراز!
وانگهی هر کس آمد زور داشت، نام مارا جابه جا کرد و نگاشت،
آنقدر با دستهای خون چکان، این ورق و آن ورق کردندمان،
تا که جای نام ما از فقر و درد! تنگ گردید و شدیم از برگه ترد،
الغرض، ما بی نشانان غم ایم، در کتاب ژنده بی نام کم ایم!
می کند تاریخ فریاد از دورنگ، سنگ همواره خورد بر پای لنگ!
زردم و ویلان و سوزن خورده ام! جرم من؛ یک استخوان را برده ام...؟ ... عید 1378
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.