سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        به جادوی نگاه دخترم سوگند

        شعری از

        جلیل محمد باروقی

        از دفتر یکی شعرم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۲۹۸۵۷
          بازدید : ۲۸۱۹۳   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جلیل محمد باروقی

        صدای ارسالی شاعر:
        به جادوی نگاه دخترم سوگند
        به آن روزی که در گهواره اش بشکفت
        به آن روزی که در آغوش بابا خفت
        به آن روزی که بابا گفت
         
        به آن روزی که لبخندش به این خانه صفا آورد
        به جان خسته بابا دوا آورد
        به این چشمان بی سویش فروغ و روشنا آورد
        ملال تیره شب را نسیمی دلگشا آورد
         
        به آن رنگین مداد شمعی گلریز
        به آن نقاشی سرسبز و حاصل خیز
        به آن از سادگی لبریز
        به آن فواره دستان شورانگیز
         
        که بابا را تو دنیایی
        به دنیایش تو رویایی
        به رویایش ثریایی
        یکی اختر
        یکی گوهر
        یکی گلبرگ نیلوفر
        یکی از جنس گل دختر
        یکی رویای زیبایی
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۲ هفته پیش
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        امید که فرزنده عزیزتان خوشبخت و عاقبت بخیر شود خندانک خندانک
        جلیل محمد باروقی
        جلیل محمد باروقی
        ۲ هفته پیش
        سپاس چشمه عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        ۲ هفته پیش
        🦋🪻🦋🪻🦋🪻
        جلیل محمد باروقی
        جلیل محمد باروقی
        ۲ هفته پیش
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جلیل محمد باروقی
        جلیل محمد باروقی
        ۲ هفته پیش
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فریبرز رامیار
        ۲ هفته پیش
        سلام خندانک
        بخاطر موضوع مطرح شده ممنون خندانک
        بحق تشکر خندانک
        جلیل محمد باروقی
        جلیل محمد باروقی
        ۲ هفته پیش
        سپاس فریبرز عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0