خاطرِها

درود بزرگوار
جالب و زیبا بود
جسارتا حشو فراوان ندارد؟

درود بر شما
زیبا بود 🌺🌺
قالب نیز قطعه بود که دوستان فرمودند

چرا برای شعر من کسی نظر نمیدهد
مگرنوشته های من زِخوش بصرنمیرسد

نشسته پای صفحه من نظاره چشمو شصت من
نگرچه سر خیال من که حرف اثرنمیدهد

یکی مهن سیاوشی یکی جناب چشمه ای
شکسته دل سبکبری دوباره سر نمیزند

مر ایزدا که باقری بداهه درسخنوری
چه شد بداهه ای دگر زمختصر نمیدهد

سروش و تکتم ،ارزو مونثین گرام أولو
نه یک نظر نه یک نگه ،نشد دگر نمیشود (خخخخ)

نکن گلایه شکوِگر که علت ازخوداین نگر
سلیمی از سخن گذر که برتو فرنمیشود

😭🍀 روح اله سلیمی

جنا سلیمی شما بسیار عزیز هستید
اشعار آرام آرام در صفحه اصلی آپلود می‌شود و شعر شما
هنوز در صفحه اصلی آپلود نشده البته برای من که اینطوری
نشون داده شده
به علاوه شعرتون هم بسیار زیبا بود، چوخ گوزل
سلامت اولاسان گارداش

سلام شروع کنم نقدهایم را بکنم و بروم امشب کار دارم
مصرع اول قافیه ندارد پس غزل نیست
قافیه من چند بار تکرار شده است
کلاه سر آ نگذاشتید
اثر ویرایش درست و درمان میخواهد
تقلبی بکنم و خداحافظ
چوخ گوزل
سلامت اولاسان گارداش
معنی را نمیدانم شاید فرموده
چشمات چاق (بینی را معمولا میگویند چاق ببخشید دماغ)
سلامت باشی داداش
اگر فحشه ژکا خدا بگم چی کارت نکنه

با سلامی گرم در بدو ورود
آمدم، خواندم من این زیبا سرود
بر نشاندم مهر آن بر قلب خویش
- - - - - - - - - - - - - - -
آفرین بر شاعرش
منتظر اورا به پای دفترم
تا بخواند شعر من نقدش کند
- - - - - - - - - - - - - - -
یک ستارک چون که هستی، شاعری
یک ستارک بهر این که آمدی، هم ناظری
سه دگر،
یا کسری از آن ها
ز بهرِ نظم و وزن
اندیشه وُ نقشِ خیال
***

مرا ببخش سلیمی عزیز
یقین که این سروده ات جدید و
هنوز داغ بود
چو آمدی تو به ایوان خانه ات
جمال جمیلت بتابید
از آنسوی شهر دیده شد
نظر اگر نکنم تو را
برو منقل بساز و اشپند دود کن
سروده ات چو بخواهی بسان چهره ات جلوه گر شود
به دم سندان و چکشش
بسپار بیرحم و بی امان

درود جناب سلیمی🌹🌹زیباسرودید
پاینده باشید

همیشه
طبعتان جوشا
زبانتان گویا
قلمتااان نویسا
دلچسب و زیبا شعری بود
هزاران درود

درود برشما جناب سلیمی

بسیار عالی

زیبا

غم انگیزبود
هرچه که جدایی راتعریف کند برایم غمگین است
هم شاعرش هم شعرش
هرچه گشتم در بیت بیت شعرت رسیدن را نجستم
تابتوانم بارویِ خوشتر برایتان نقدی دلپذیر را به صفحه اشعارتان ببخشم
حتی نمیشودگفت عالیست
زیرا دردی را درخود پنهان کرده است
دردی بنامِ جدایی

درودتان
زیبا بود

هزاران درود جناب سلیمی فکور و عزیز
لپ کلام اینکه از سروده لذت بردم

یک شب به جهانم به الستی شب دیگر
صدراهِ فغان یک شبه رفتن تو چه دانی

سراینده و پاینده باشید

درود بر شما

بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
به خواندم شعرشما
استادنیکو سخن
که شعرش بود
زینت انجمن؟

درود بر شما بزرگوار جناب سلیمی
بسیاز زیبا بود
تندرست باشید ودر نگاه نور

سلام حضرت روح الله شعرت را می‌خوانیم و خوانده ایم و خواهیم خواند
گاهی اندکی اما و اگرهایی هست و اگر از جنبه ی روان شناسی به کلیت شعرهایت نگاهی بیندازیم چنان برداشت میکنم که زندگی همه چیز را بسیار سخت به دست شما داده و شاید مسائل بغرنجی در زندگی را پشت سر گذاشته اید خلاصه روی شاید ها نچرخیم ولی در هر صورت معنای شعر را گاهاً چنان در لفافه می پیچید چطوری بگویم ظاهر شعر شما مثل پوست آناناس می مونه یکی مثل من نخورده در نگاه اول ازش می ترسه ولی وقتی این تکه پازل ها را یواش یواش ورز می دید و به معجون گاهاً نسبتاً خوش خوراکی می رسیم خلاصه برای رسیدن به آن شهد کمی باید جان کند
و گاهی می بینی میایم می ریم برای همین است
شاد و دلآرام باشید

درود بر جناب سلیمی دوست عزیز و گرانقدر
سروده بسیار زیباییست
"چوخ گوزل سلامت اولاسان گارداش"
سطر بالا را از یکی از پستها کپی کردم امیدوارم غلط نباشه.
سلامتی و شادکامیتان را آرزومندم

ارادتمندم جناب شفیعی ، استاد بزرگوارم
شما نسبت به بنده لطف دارید
حضورتان مایه فخر است
🌹🌹🌹🙏