سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 18 خرداد 1403
    1 ذو الحجة 1445
    • سالروز ازدواج حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها، 2 هـ ق
    Friday 7 Jun 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۱۸ خرداد

      هزار و چهارصد و چند

      شعری از

      حسین صداقتی

      از دفتر اشعار سپید نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۰ ۲۰:۵۸ شماره ثبت ۱۰۵۴۱۶
        بازدید : ۱۳۶   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حسین صداقتی

      گوش فرا دهید!
      به خاکستری که می‌جَوَد
      رودها و سبزینه‌ها را
      به نقبی که به جانب شما می‌کَنَند
      تهیای قاشق‌ها و بیل‌ها
       
      حس کنید!
      سردیِ ساعت‌ها را
      که به سرانگشتان پاهای‌تان رسیده است؛
      یخبندانی را که از پی‌اش
      نخواهد آمد
      هیچ حراکِ روشنی!
       
      به هزار و چهارصد و چند
      دیگر سری نیست که فرمان دهد
      و نه تیغه‌هایی که دسته‌ها را ببُرند.
      نه اژدهای ماهی‌خوار و
      نه چکشی که بکوبد بر سر.
      نه خون‌آشام‌هایی که چهار نسل،
      خونِ خشک به رگ‌ها باقی گذارند
      و نه کالاهای زامبی
      که بِدَرند مردمان را به بازارها
       
      راه می‌روند در پیاده‌روها
      عابرانی
      با سرهای سنبله و گیتار
      تا غرقه کنند کافه‌ها و متروها را
      با ترانه‌هایی که بال می‌زنند به رگ‌ها
       
      به شبانگاهان
      کسی دست نمی‌برد بر شقیقه
      که لمس کند خونِ خستگی را
      و نه دلشوره‌ای به دل
      برای برخاستن به قیامت سایه‌ها
       
      نه چندان سرد
      که جماعتی سق بزنند ماه را
      به کنج‌های تاریک
      و نه چندان تنها و محروم
      که بیافکنند خود را
      از پل‌های حرمان و
      دروازه‌های طناب
       
      آی!
      بیافکنید!
      این لعبتِ پشمینه را
      و گوش فرا دهید!
      به صدای نقبی
      که به جانب شما می‌کَنَند
      تهیای قاشق‌ها و بیل‌ها
      به خاکستری که هم‌اینک می‌جَوَد
      رودها و سبزینه‌ها را.
       

      13 /  آذرماه / 1400
      حسین صداقتی
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      هوای تبریز عالیه اا خدایا به آنچه دادی تشکر اا به آنچه ندادی تفکر اا به آنچه گرفتی تذکر اا که داده ات نعمت و نداده ات حکمت است
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      الهی خرم و دلشاد باشید ااا شما در زمره ی اوتاد باشید ااا چشم البته شبهای خنک تبریز به عالمی می ارزد حتما تشریف بیارید همگی نابیان ارجمند و عزیز قدم بر دیده
      المیرا قربانی

      درود اا عزیزم انشالله روحشان شاد اا ما هم تا صبح همان روز پیگیر بودیم اا و خیلی هم متأثر شدیم اا شهر تبریز رو خیلی دوست دارم باید یک بار آقای خوشرو رو بیارم تبریز رو ببینه اا خیلی گریه نکنید اا روزگار همین وزندگی جاودانه ما دنیای ابدی است اا آرام باشید و مرتب ذکر بگویید اا التماس دعا
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      دلخوشی و عشق و امید همیشه همراه باد ااا لبخند و یاریِ خدا ستاره و ماهِ تو باد ااا نه استادبانوجان امروز پنجشنبه ست همش گریه کردیم یه حس غربتی داشت شهر تبریز هم به دلیل مرگ شهدای بالگرد هم اینکه خیلی وقته تبریز نبودم ااا بداهه د
      المیرا قربانی

      تنهای تنها اا عرض ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز اا خوش میگذره اا امیدوارم حال دلتان همیشه شاد و سلامت باشید

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0