سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      مادرم که مرد؟

      شعری از

      خالد بایزیدی(دلیر)

      از دفتر دل مویه نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۱ ۲۰:۲۰ شماره ثبت ۱۰۴۳۵
        بازدید : ۷۴۹   |    نظرات : -۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر خالد بایزیدی(دلیر)
      آخرین اشعار ناب خالد بایزیدی(دلیر)

      چندشعراز:خالدبایزیدی(دلیر)

      تقدیم به:باقرصادقی که درآستانه بهار

      درسوگ مادرنشست.وشکوفه های بهاری اش به زردی گرائید....

      «مادرم که مرد»

      مادرم که مردخاطرات من را

      باخودبرد

      وخاطرات خودرانیز

      به امانت به من سپرد

      ..............................................................................

      «هرگز»

      مادرم که مرد

      به حجم آسمان بهاری گریستم

      مادری آمدوگفت:

      فرزندم!هروقت مادری میمیرد

      بدان که دیگرهرگزنمی میرد؟!؟!

      ..................................................................

      «کوچ»

      مادرم!

      کوچ کرده اند

      اما شماره تلفن اش

      هنوزعوض نشده است

      هروقت که زنگ می زنم:

      سپیدی صدایش

      درتمام گوشی تلفن ام می پیچد؟!؟!

      ..........................................................................

      توکه رفتی

      شب تاسپیده دم

      زیرباران اشکهایم

      خوابیدم!

      ناگاه توآمدی وگفتی:

      دیشب تاسپیده دم

      خواب تورا

      زیرکرور.کرورباران دیدم

      ................................................................

      چگونه آّبی نگاهت را

      فراموش کنم

      گاه که تمام پرندگان

      درآبی آسمان نگاهت

      پروازرا

      به خاطرمی سپردند

      ......................................................

      «فراق»

      راستی مادر

      آئینه نیز

      درفراق ات

      پیرشده است !؟

       

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0