سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        سجده نگاه

        شعری از

        محمدعلی افضلی(خاکستر)

        از دفتر " زندانیِ سه نگاه " نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۰۸ شماره ثبت ۱۰۲۲۳۵
          بازدید : ۲۱۷   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدعلی افضلی(خاکستر)

        دلم پاشویه بر تاب و تب توست....
        خمار ذکر یا رب یا رب توست...
        اگر روزی به وصلت نائل آیم...
        نگاهم سجده بر خال لب توست...
        ------------------------------------------------
        در نیمه شبی هوای بیخوابی بود...
        دریاچه قلب عارفان آبی بود....
        یک خواب سحر به رغم ناآگاهی...
        در حسرت بیداری مهتابی بود....
        ------------------------------------
        بر چوبه مرگ عاشقی بر دار است....
        تب دارد و غم دارد و بی آزار است...
        خاکستر عاشقی که خوارش کردید...
        در نزد خدای عاشقان سردار است...
        --------------------------------------------
        عاقبت روزی رسد من هم بیایم سوی تو...
        آنقدر نزدیک شَوَم نزدیکتر از اَبروی تو.....
        دسته ای گُل دارم و دلخوش به آن کردم ولی...
        میزنم آن دسته گل را عاقبت در موی تو....
        -----------------------------------------------------
         
         
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۵۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود ند
        خصوصا اولین دوبیتی خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۴۰
        درود بر شما استاد عزیز و بزرگوار....
        لطف خداوند...
        و هنر شما بود....
        به قول سهراب سپهری:ما هیچ...مانگاه خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۰۱
        درود بر شما
        بسیار زیباست
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۲۰:۴۲
        درود بر شما هنرمند عزیز و بزرگوار....
        زیبا دیدن هنر شماست...
        شاد باشید... خندانک خندانک : خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۲۱:۰۶
        سلام جناب افضلی
        بزرگوار زیبا سروده اید
        دورود بر شما
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۵۵

        گفت زیر تیغم جمله اعضای من. داد شهادت. به توحید من
        سر من جان من همه یاران من شد فدای مکتب زیبای عشق
        داده. ام جمله دارایی ام جمله. آزاد. شدم سینه پر تاب عشق
        در ازل. خوانده بود غصه. من بر سر توحید و دل
        روی عرش حک بود نام حسن و یاران عشق
        طوبی آهگران
        ۲۸ ۶. ۱۴۰۰
        ____________________________________________

        درود بر شما
        سرکار خانم آهنگران...
        بزرگی و هنر شما شایسته تقدیر فراوان هست...
        ممنونم بابت حسن ظن شما...
        شاد باشید...
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۳۱
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۰۷:۲۵
        مرا دنبال کنید
        رنگ شــعــر

        رنگ زمینه

        دفاتر شعر محسن ابراهیمی ( غریب )
        حرف دل
        چهل سالگی
        ترانه
        آخرین اشعار ناب محسن ابراهیمی ( غریب )
        رفاقت...
        دلواپسی...
        قتل نسلها...
        ما کجا اینجا...
        رد انگشتانت...

        یک روز رفاقت بر و روى دگری داشت
        یک روح بزرگ وسر افتاده تری داشت
        در سخت ترین ثانیه می آمد و هربار
        از او خبری می شد واز ما خبری داشت
        مفقودترین واژه ی شهر است رفاقت
        امروز که اندازه ی گوهر اثری داشت
        هر کس که نمک خورد،نمکدان بشکسته
        هر چند حضور کمی و مختصری داشت
        صد بار از این رابطه ها آه کشیدیم
        ای کاش رفاقت سند معتبری داشت
        محسن ابراهیمی
        ----------------------------------------------------------------------------
        درود بر شما استاد عزیز....
        ممنونم بابت نظر شما...
        شاد باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا حمیدی راد(احسان)
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۳۲
        درود باد شاعر این اثر را خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۱۵
        در کوی دیگران به غلط در بدر شوم

        در من بخشکد عاقبت احساس شاعری
        می ترسم از فراق تو یک شب هدر شوم

        زورم نمی رسد که به منظور واژه ها
        از فرط غصه های تو من بی هنر شوم

        می ترسم از فراق تو یک شب بمیرم و
        با زنجموره های تو از خود خبر شوم

        گاهی گذر نما سر بازار من برو
        تنها به یک نگاه تو من معتبر شوم

        سر می دهم به پای تو ای پای رفتنم
        تا در تمام جان و دلت مستقر شوم

        مانند شاخه ام به کویری که مرده است
        من با نگاه عاشقانه ی تو بارور شوم

        رضا حمیدی راد
        __________________________
        درود بر شما استاد...
        لطف کردید...
        ممنونم بابت نظر پاک شما....
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
         صادقي(آپو)
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۵۰
        درودها بزرگوار ،زیبا و دلنشین قلم زدید ، دستمریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۰۷
        جان به قربان نگاهی که محبت بلد است
        چون شمیم گل و باران که بجان می دمد است

        حرف سرشار وفایت همه احساس يقين
        آنچه گويی همه از دل به نهانم سند است

        كي شود دور از آفاق دلم صورت ماه
        دم به دم خاطر تو با دل من در رصد است

        رازچشمان قشنگت كه پراز مهر و صفاست
        آنچه بايد بشود دور ازآن چشم بد است

        نکته ها گفته نگاهت که عیان است به دل
        دل به دل راه گشايد که نشان از خرد است

        باز شوقم ، همه شورم به نسیم نفسی
        بودنت کنار من مثل صدی با نود است
        درودها بر شما عزیزم
        ممنونم از لطفتون استاد عزیز
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۱۷:۵۷
        بداهه تقدیم شما شاعرگرامی
        مستم از شعر نابت
        شاعر شکر شکن
        مستی از شعر شماشاعرا
        قابل انکار نیست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۱۰
        میهنم ایران ما .تنهایی..564
        میهن ایران ما بودی کسی یاری نکرد
        سینه ات از واژه خیس و گریه ات کاری نکرد
        در تب ما، سوختی از، درد بی همتای عشق
        کار دنیا، هیچ کس از تو پرستاری نکرد
        گریه کردی در زدی میخانه را بر هم زدی
        در پناه مستی ات پیمانه دلداری نکرد
        آسمان را کرده بودی شاهد عشق و جنون
        آسمان هم بر سر آشفته ات زاری نکرد
        راه را و ماه را همسایه کردی با نگاه
        با فشار سینه ات مهتاب غمخواری نکرد
        عذرخواهم از نگاه ساده و پاک شما
        شاعرم بودی غزل اما تو را یاری نکرد
        #محمد_باقر_انصاری_دزفولی
        ......
        خدایا جهان و میهنم ایران را از کرونا نجات بده
        _____________________________________
        درود بر استاد عزیزم
        بداهه زیبای شما قابل تقدیر بود عزیزم
        ممنونم از از شما
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۱۰:۰۴
        می ترسم عاقبت ز غمت جان به سر شوم
        در کوی دیگران به غلط در بدر شوم

        در من بخشکد عاقبت احساس شاعری
        می ترسم از فراق تو یک شب هدر شوم

        زورم نمی رسد که به منظور واژه ها
        از فرط غصه های تو من بی هنر شوم

        می ترسم از فراق تو یک شب بمیرم و
        با زنجموره های تو از خود خبر شوم

        گاهی گذر نما سر بازار من برو
        تنها به یک نگاه تو من معتبر شوم

        سر می دهم به پای تو ای پای رفتنم
        تا در تمام جان و دلت مستقر شوم

        مانند شاخه ام به کویری که مرده است
        من با نگاه عاشقانه ی تو بارور شوم

        رضا حمیدی راد
        درود بر شما....تشکر استاد عزیز
        شاد باشید
        مسعود آزادبخت
        دوشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۴
        سلام و احترام جناب افضلی ادیب و توانمند
        واژه گزینی درست و ایجاد تصویر ،شاخصه های اشعار زیبایتان است ،
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        محمدعلی افضلی(خاکستر)
        چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۵۷
        دیو و شیاطین بر ذهن
        با نام خدا
        اشک یتیمان را
        خوشبختیِ خود خوانند!

        من از این دامنه ی افکار
        به خدا خواهم گفت
        دام و شفا یکجا چند؟


        مرداد ۱۴۰۰ مسعود آزادبخت
        ===============================/==
        سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم جناب مسعود ازادبخت...
        اشعار زیبای شما تجلی بخش اندیشه خوانندگان هست...
        چرا که وضوح و درخشندگی و اصالت در اشعار شما موج میزند...
        حق بوده اید...
        و حق سروده اید...
        ممنونم بابت نظر شما
        شادباشید استاد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0