سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
    12 ذو القعدة 1445
      Sunday 19 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        فحش دادان افراد مختلف!!
        ارسال شده توسط

        بیژن آریایی(آریا)

        در تاریخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۱۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۳۳ | نظرات : ۱۳

        * یک وکیل مجلس این طور فحش می‌دهد:احمق بی‌قانون، کودن، بی اعتبارنامه، تو از مصونیت اخلاقی خود سوء استفاده کرده‌ای. بدترکیب، ‌قیافه
        کبود. دیگر اعتماد من از تو سلب شد. دیگر دوستی من و تو وخیم گردید. مرده‌شور آن صدای زنگوله مانندت
        را ببرد. یک جلسه دیگر اگر جلوی چشمم بیایی استیضاحت می‌کنم !

        *
        یک افسر این طور فحاشی می‌کند:زنیکه بی‌انضباط. ای توپ، ای مسلسل، شمشیر توی فرق سرت بخورد، یابوی بی رکاب. آجر نظامی
        توی سرت بخورد. یغلبی ، چخماق ، الهی توی صف مرده‌ها بری !

        *
        یک کارمند اداره می‌گوید:خفه شو، پرونده ناقص، دون اشل، الهی اسمت جزو مراسلات فوت شدگان به آن دنیا ارسال شود، الهی
        در قبرستان برای همیشه بایگانی شوی، لامذهب، بی دین، مدیرکل! الهی از این دنیا اخراج بشی!

        *
        یک درشکه‌چی :تف برویت، کپی اوغلی. حیوون علیشاه، مگر اینجا طویله است؟ لامروت مثل خیابان سنگفرش می‌ماند!آقا می‌گیرم سوتت می‌کنم که دو کورس اونطرف‌تر
        بیایی پایین، رنگش مثل پهن می‌ماند!

        *
        یک خیاط:ای بی قواره، بد برش، بی آستر. به خدا چاک دهنت را می‌دوزم. گوشهایت را قیچی
        می‌کنم .مرده‌شور صورت آبله‌ای سوزن سوزنیت را ببره، در عالم رفاقت صد دفعه ترا پرو کردم اما باز هم ناصاف از
        آب درآمدی. خوبه، بسه دیگه، جلوی حرفهایت را درز بگیر... باشه، باشه این بود اجرت. بیست سانتیمتر
        دوستی من که حالا با دو ذرع و سه چارک قد،‌ قلب مرا بشکافی؟

        * یک بازاری محتکر:دِهه... چک بی‌محل را تماشا کن. سفته سوخت شده را ببین. دلال مظلمه را بپا ! مردیکه، پنجاه و سه
        پارچه آبادی که دارم توی سرت بخوره، الهی زیر ماشین بیوک بری، خیر ندیده بی‌اعتبار. تف تمام مستاجرینم به ریش پدرت، درد و بلای سرقفلی‌هام
        بخوره توی کاسه سرت. محتکر حماقت و لجاجت! برو حجره‌ات را تخته کن عمو

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۹۴۵ در تاریخ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۱۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0