سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403
    1 ذو القعدة 1445
    • ولادت حضرت معصومه سلام الله عليها، 173 هـ ق، روز ملي دختران
    Wednesday 8 May 2024
    • روز جهاني صليب سرخ و هلال احمر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    آن مرد آمد - مسافر خیال 8
    ارسال شده توسط

    حسین وفا (آسمان آبی)

    در تاریخ : سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۲ ۰۱:۱۲
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۶۸ | نظرات : ۱۱

    بنام خدا
     مطلب شماره 11 : آن مرد آمد – مسافر خیال 8
    **************************
    فردای آن خواب وحشتناک در اولین فرصت راهی خانه فروغ خانم شدم . او
    خودش ، در را باز کرد و از دیدن من خوشحال شد . البته به نظر می رسید
    قبل از من از یک موضوعی خوشحال بوده است .
    سلام و احوالپرسی کردیم . نازنین هم خودش را رسانید .
    گفتم : « فروغ خانم دیشب خیلی منتظر شما موندیم چرا نیومدین ؟»
    او گفت :« آره به مامانت گفته بودم میاییم ولی یه کاری واسمون پیش اومد
    و دیر برگشتیم خونه ... اگه میدونستیم تو برگشتی حتما میومدیم »
    نازنین با خوشحالی گفت :« تازه .. یه خبر خوش هم داریم .. باید مژدگانی
    بدی تا بگیم »
    خوب ، طرف نازنین بود ، قول مژدگانی دادم به هر آن چیزی که خودش بخواهد !!
    و او با شادی گفت :« بابام بزودی آزاد میشه »
    فروغ خانم ادامه داد :« آره حسین اقا ... تو این مدت که تو نبودی تونستیم
    بدهیهای بهراد رو صاف کنیم و بعد از آن هم خدا لطف کرد و اونایی که پول
    ما رو خورده بودند دستگیر شدند ... بهراد تبرئه شده و فردا پس فردا بیرون میاد»
    به آنها تبریک گفتم . خیلی خوشحال بودند. اما خودم نمیدانستم خوشحال
    باشم یا نگران .
    چند روز بعد آقای بهراد آزاد شد و برگشت . دو روز بعد از آن فروغ خانم
    مرا در محوطه به آقای بهراد معرفی کرد و کلی تعریف و توصیف مرا گفت ...
    آقای بهراد یک مرد رسمی و خونسرد بود . بدون لبخند و در پایان با گفتن
    یک کلمه ( زنده باشی ) به راه خود ادامه داد و فروغ خانم با ناامیدی نگاهی
    به من کرد و دنبال او راه افتاد .
    قیافۀ آقای بهراد برای من آشنا بود ... نمیدانستم او را در کجا دیده ام ...
    بعد از آن روز سرم به کار خودم گرم بود و کاری بکار آنها نداشتم .
    آقای بهراد فردای بعد از آزادی ، دنبال کارها و شکایات پروندۀ خود رفت .
    یک هفته بعد از آزادی ، مجلس جشن و مهمانی برپا کردند . ما هم آنجا
    دعوت بودیم .
    در آن مهمانی آقای بهراد مرا بیشتر تحویل گرفت و از اول برنامه تا آخر
    کنار من بود. ازمن تشکر کرد و ازکارم پرسید و همچنین از وضع خودش گفت .
    از نظر فکر و تحلیل سیاسی ، کپی کانالهای ماهواره ای بود و از همه چیز
    شاکی و نسبت به همه کس و همه چیز بد وبیراه میگفت . هیچکس
    را قبول نداشت . اما مشخص بود در کسب و تجارت و پول درآوردن شم
    اقتصادی فوق العاده ای دارد .
    آقای بهراد همچنان حرف می زد . اما من بیشتر حواسم به چهرۀ او بود ...
    من او را کجا دیده ام ؟
    بیشتر از اینکه به حرفهایش گوش کنم ، به قیافه اش فکر میکردم .
    تلفنش زنگ خورد . او با یکنفر حرف میزد . حین حرف زدن عصبانی شد
    و چهره اش خشمگین تر شد و ... در همین حال با دیدن  آن قیافۀ  
    خشمگین و عصبانی .....   همه چیز را بخاطر آوردم  ...
    او را شناختم ...
    عرق سردی بر چهره ام نشست ... دیگر هیچ صدایی را نمی شنیدم ...
    بدتر از این امکان نداشت ...
    او همان مردی بود که در آن خواب وحشتناک دیده بودم ... همان که با
    بی رحمی تمام نازنین را  میکشید و با خود می برد ... و فروغ خانم
    مات و مبهوت تماشا میکرد ...
    او خودش بود ...
    آن مرد آمده بود
     
    پایان قسمت هشتم ...

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۲۶۲۰ در تاریخ سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۲ ۰۱:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0