سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 11 ارديبهشت 1403
    22 شوال 1445
      Tuesday 30 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۱ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        آشنایی کوتاه بافروغ کورد:شاعره زنده نام ژیلاحسینی
        ارسال شده توسط

        خالد بایزیدی(دلیر)

        در تاریخ : پنجشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۲ ۱۸:۳۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۱۷ | نظرات : ۱۰

        نویسنده:خالدبایزیدی(دلیر)
        ژیلاحسینی یابهتربگویم:فروغ کورد درسال 1343درشهرسقزدرشرق کردستان ایران به دنیا آمده است.آشنا
        می شویم.ژیلادریک خانواده ی آئینی ومذهبی که عموما اهل علم وادب وهنربودندبدنیاآمد.مرحوم شیخ عبدالقادر
        جد پدرش خطاطوشاعربوده است.پدرژیلازنده یادمهران حسینی قاضی دادگستری واهل مطالعه وروشنفکری آگاه
        پایه های ادب وهنررابنیادنمود.به تشویق وترغیب شیخ مهران تاواپسین روزهای زندگی اش همراه وپیشتیبان ژیلا بود.زیلا درتاریخ 1375درحالی که باماشین شخصی اش عازم تهران بودتاکه شاعربلندآوازه کوردشیرکوبیکه س را
        ببینددرسن 32 سالگی براثرواژگون شدن ماشین اش درمحورسنندج ودهگلان ساعت 7/30دقیقه صبح فروغ وار
        پروازرابخاطرسپردوسبکبال پرگشود.اینک چندشعرازاین شاعره همیشه جاویدان ژیلاحسینی
        «سه تار»
        دل تنگم چه تاریک است
        آنگاه که پنجه های عشق ورزی
        سوزتاراشتیاق اش رامی لرزاند
        درآن هنگام
        یاد دوری ات
        دل رنجورش رامی لرزاند
        می نوازدآوازغم
        شعری نورامی سراید
        ....................................................
        «شاید...»
        ازآئینه بپرس
        ازشانه ام
        ازمتکایم
        وازشب چراغ دل افسرده
        که روزوشب چندبار
        انارقلبم رامی فشارد
        مهربانی تو
        وعصاره ی عشق سرخ تو
        گناه من را
        رنگ می کند
        چندبارجمله عشق من
        «دوستت دارم»
        خاموش
        می لرزاندلبهای من را
        .....................................................
        خواب تورامی بینم
        دستم راگرفته ای وطوفان تعجبم
        مراباخود
        به کناری می کشانی
        اما فردا
        توطوفانی
        ........................................................
        تودرخوابم
        قامت ات رابلند کرده ای
        دست می کشی
        ازباغستان همسایه
        سیبی را
        دزدکی دردستانم می گذاری
        من می ترسم
        درخواب 
        توباغبان پرازخشمی
        ومن سیبم را
        ازتوپنهان می کنم
        ..............................................................
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۷۴۸ در تاریخ پنجشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۲ ۱۸:۳۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0