سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
  • روز اسناد ملي
28 شوال 1445
    Monday 6 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۱۷ ارديبهشت

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      فرهنگ ایران باستان
      ارسال شده توسط

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      در تاریخ : شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ۰۴:۵۱
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۳۱ | نظرات : ۰

       ایران  باستان  
      2
       
      نظام سیاسی پارسها خواستار وحدت تمرکز سیاسی بود ووحدت در گو ناگونی و تکثر فر هنگ ها را بر نامه ی کار خویش ساخته بودند،ودر صدد تحمیل فرهنگ پارسی در سراسر قلمرو گسترده و جهانی نظام خود نبوند.
      پارسیان فر مانروا هر چند که قوانین ویژه ی خود را داشتند ولی قوانین اقوام گوناگون را به رسمیت می شناختند .به هر قومی اجازه داده می شد که برابر عرف و آیین ورسوم خود زندگی کند.این سیاست پس از کورش نیز ادامه داشت.داریوش در پرستشگاههای مصر حاضر می شد و به عنوان فر عون مصر پیشکش ها یی به خدایان مصری می  داد و سرود هایی رادر پرستش این خدایان  می خواند.
      پارسیان دین و آیین ویژه  ی خود را داشتند .در شاهنشاهی هخامنشی به دستگاه رو حانیت اجازه  ی فرصت داده نمی شد  که در کار کشور داری دخالت ناروا کند واصل مدارای مذهبی را خدشه دار سازد.هخامنشیان هرگز در صدد تبلیغ و  تحمیل یک دین یا آیین و مذهبی ویژه  اقوام ایرانی به اقوام دیگر نبو دند  یکی از دلا یل وعوامل پایداری صلح پارسی در امراطوری هخانشی همان آزادی مذهبی بود.
      تا آن زمان حتی دو قوم نزدیک و هم تبار هم بابل و آشور هر یک در صدد حذف کا مل دیگری از صحنه گیتی بود.یک بار آشوریان پس از فتح بابل همه مردم از زن و مرد و کوچک و بزرگ را قتل عا م کردند.
      .امپراطوری بابل و آشور و بعد ها امپرا طوری  روم  .....ثروت  و اموال کشور تسخیرشده  را غارت می کردند ومر  دم مغلوب را دسته جمعی   به اسارت  .  برای رونق شهر کانونی خود به همراه می بردند. معمولا سفر های جنگی  آشوریان تهاجم به شهر ها بود، برای اسیر گرفتن  غارت کردن  سوختن اخذ ذخایر فلزی واحجار قیمتی و حمل اسب و چهار پایان...
      یکی از شاهان آشور پس از  فتح ویرانگر عیلام چنین به خود می نازد  
      < .....من شهر های عیلام را ویران کردم.شاهزادگان و خواهران شاهان اعضای خاندان سلطنتی را از پیر و جوان و حکام و اشراف صنعتگران همه را با  خود به اسیری به آشور آوردم.بانگ آدمیزاد واثر پای گله و چهارپایان  و نغمه ی شادی را بر انداختم .تمام سر کر دگانی که بر من خروج کردند را پوست کندم .بعضی دیگر را به سیخ کشیدم  .دست و پای قبایل وکارمندان دولتی  که بر من شوریدند  رابریدم .از دهان بد خواهان  من زبانها بیرون کشیدم.کسانی که زنده ماندند را قر بانی کردم و اعضای بریدهدی  آنها را به خورد سگها و گرگها دادم........>
      پارس ها نخست تمدنهای واقع در فلات ایران را که چندین هزار سال پیشینه داشتند پکپارچه کردند وازآنجمله به  بین التهرین و آسپای صغیر وآسیای میانه وکناره های سند هندوستان رسیدند.تصرف این سر زمین ها تنها به نیروی نظامی اتجام نگرفت .بلکه بیشتر موارد به عنوان نیرویی رهایی بخش وبا همکاری اقوام بومی این مناطق تحقق یافت .امپراطوری هخا منشی بر خلاف بابل و آشورو... لشکر کشی هایش با هدف انهدام وغارت اقوام و فرهنگ ها ی دیگر نبود بلکه در هر فتحی خود را پشتیبان وادامه دهنده فر هنگ وتمدن قوم فتح شده نشان می داد.وروا می داشت که اقوام فتح شذه با آزادی نسبی شیوه های مرسوم زندگی شان  را ادامه دهند.فرمانروایان هخامنشی به جای غارت اموال وداراییها ی منقول و غید منقول که شیوه ی رایج اداره سر زمیتهای فتح شده   پیش  از آنها  بود در ازای گرفتن ما لیات  از اموال و فر هنگ  اقوام این سرزمینها پاسداری می کردند.مردم این کشور ها آزادی نسبی  در پرستش ، امور اقتصادی و دادو ستد داشتند .وبرای نخستین بار توانسته بودند زندگی در صلح وآرامش نسبی را  در یک دوره دویست ساله تجربه کنند . اقوام متمدن در سراسر جهان نخسنین بار با طعم زندگی در صلح و امنیت را در امپراطوری جهانی هخا منشیان چشیدند.نخستین فرصتی بود که در تاریخ بشر فراهم شده بود تا تقریبا بدون خونریزی به زندگی در زمینه های مادی و معنوی بپردازند و دستاورد های فر هنگی شان رابا یکدیگر  مبادله کنند.
      هنر ایرانی باوجود اقتباس از هنر مصر هند  یونان و...هر گز تقلیدی نبود.هنر مندان هخامنشی   مضامین وفنون را از ملل بین النهرین و سایر نواحی می گرفتند ولی آنها را با دید تازه ای باز گو می کردند.معماران و طراحان وهنر مندان کاخ تخت جمشید ازاقوام متمدن سود می جستند ولی به تقلید اکتفا نکردند وهریک از این عناصر را با دخل و تصرف های به جا در یک طرح هماهنگ به کار بردند. هیچ یک از عناصر خارجی در کاخهای هخامنشی به همان صورت وجلوه ی بومی شان به کار نرفته معماران ایرابی این کاخها هر عنصر خارجی را در یک قالب جدید وبرپایه ی طرح تلفیقی ایرانی به کار بردندو به آن هویت و ماهیت نوینی بخشیدند.....
       
      ................................
      منابع.....شاهنشاهی هخامنشی اومستد ترجمه محمد مقدم.  /ایران از آغاز تا اسلام  گیرشمن    /مشرق زمین گاهواره تمدن ویل  دورانت /  تاریخ ایران کمبریج تر جمه حسن انو شه  .../    جهان ایرانی محسن ثلاثی   /تاریخ امپرا طوری هخامنشی . پی یر بر یان ترجمه.مسعود رجب نیا

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۱۰۸ در تاریخ شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ ۰۴:۵۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0