سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
    5 ذو القعدة 1445
      Sunday 12 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        معرفی یک کتاب
        ارسال شده توسط

        عارف افشاری (جاوید الف)

        در تاریخ : جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۱۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۹۳ | نظرات : ۴۵

        معرفی یک کتاب   

        هرگز نبودن بهتر است: گزند به‌وجود آمدن (به انگلیسیBetter Never to Have Been: The Harm of Coming into Existence) کتابی از دیوید بناتار، فیلسوف اهل آفریقای جنوبی است. دیوید بناتار بیشتر با دیدگاه‌های مرتبط با تولدستیزی و بدبینی شناخته شده‌است. پیش از انتشار این کتاب در سال ۲۰۰۶، بناتار در مقاله‌ای در سال ۱۹۹۷ با عنوان «چرا بهتر است هرگز به وجود نیاییم» توضیحاتی را در مورد آنچه در نهایت به مفاهیم اصلی کتاب تبدیل شد، ارائه داد.

         
        خلاصه
        هرگز نبودن بهتر است مستقیماً با فلسفه تولدستیزی بناتار مربوط است: والدین با به‌دنیا آوردن فرزندان به آنها آسیب می‌زنند و به وجود آوردن فرزند به معنای اشتباه والدین است، به این معنی که درنتیجه تولد، تمام زندگی بشر در یک حالت طولانی مدت درد و آسیب قرارمی‌گیرد. وی با دو مفهوم به این نتیجه می‌رسد: عدم تقارن لذت و درد و این مفهوم که تخمین کیفیت زندگی بشر اتکا ناپذیر است. این مفاهیم ستیز و تقلای بیهوده و بدون دلیلی که ریشه در ادامه حیات دارد و نیز دردی را نشان می‌دهند که به باور بناتار به سادگی با عدم وجود داشتن می‌توان از آن اجتناب کرد. این ستیز و عوامل متضاد با ادامه حیات انسان‌ها و رشد آن‌ها طی نسل‌های متمادی به‌طور فزاینده ای پیچیده‌تر می‌شوند، و متعاقباً برای بناتار، این عیب حیات تعمدی انسان است: این ستیز و دشواری محض که در وجود ادامه‌دار حیات انسان ریشه دارد، و نبود هیچ توجیه اخلاقی برای آن، منجر به نتیجه‌گیری او مبنی بر اینکه «هرگز نبودن، بهتر است» شده‌است.
         
         مسئله عدم تقارن لذت و درد
        بناتار درباره آنچه که او عدم تقارن لذت و درد می‌نامد، می‌نویسد:
        1. نبود درد خوب است، حتی اگر کسی از این خوبی لذت نبرد، در حالی که
        2. نبود لذت بد نیست مگر اینکه کسی باشد که این نبود لذت برای او یک محرومیت است.
        دلیل او برای این دیدگاه این است که نبود لذت فقط زمانی مضر است که درد همچنان وجود داشته باشد؛ بنابراین اگر اصلاً وجود نداشته باشیم نه لذت و نه درد را تجربه خواهیم کرد که این خود کامیابی برتر است. وی در مورد بی فرزندی می‌نویسد: «دلیل اینکه ما از عدم موفقیت خود در به وجود آوردن کسی ابراز تأسف نمی‌کنیم این است که لذت‌های غایب بد نیستند.» علاوه بر این، اگر قرار است لذت از طریق درد حاصل شود، دردی را که از آن ناشی شده‌است، تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد. در عوض این عدم تقارن بین لذت و درد را بیشتر برقرار می‌کند، و باز هم به نتیجه‌گیری می‌رسد که بهتر است اصلاً کسی به‌دنیا آورده نشود، که این عدم تقارن ادامه نیابد.


        نظرات خود را من باب کتاب بیان کنید 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۸۰۹ در تاریخ جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۱۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0