پست های وبلاگ

 

"یا الله "

به نام نامی حضرت عشق 

یا ودود 🙏

‍ غده صنوبری یا پینه آل غده مخروطی شکل کوچکی است که به زیر مغز متصل می باشد. این غده در کنار خلفی بطن سوم دماغ (مغز) روی قنات سیلویوس و روی غده اپی فیز (ایپوفیز) قرار گرفته است. تصور می شود این غده بقایای چشم سومی بوده که در اجداد اولیه ما وجود داشته است. این غده درون ریز می باشد( به این معنی که بر روی سیستم های دیگر از طریق ترشح در خون تاثیر می گذارد).

‍ چشم سوم
آجنا
Ajna= third eye= Bindu
در سمت پیشانى و كمى بالاتر از بین دو چشم قرار دارد. طیف رنگى مربوط به این چاكرا آبى نیلى است. این رنگ باعث باز شدن چشم سوم - دید بیرونى و درونى - است. این رنگ براى آرامش و درمان بیماریهاى ذهنى مفید است. رنگ نیلى آگاهى را بالا مى برد و براى زنده كردن خاطرات فراموش شده مفید است.
بین دو ابروان ، به پهنای یک  بند انگشت بالای پل بینی و جلوی سر
رنگ: نیلی،بنفش
وظیفه:دانش هستی
غدد مرتبط:هیپوفیز صنوبری
عضو وابسته:صورت، چشم، گوش، بینی

چشم سوم با تماشای آسمان آبی پررنگ و پرستاره ی شب فعال می شود . این تجربه ی طبیعت ذهن شما را برروی پهنه ی بی حد و مرز همه ی آنچه درفرم های مختلف متجلی شده است باز می کند . از مرزی های لطیف ، ساختارهای آنها و قوانین شان که درپس دنیای قابل رویت حیات وجود دارد که رقص بدنهای ملکوتی درفضای لاینتاهی را نشان می دهد آگاهتان می سازد


‍ چشم سوم يك ساختار فيزيكي نيست و نبايد در كالبد فيزيكي به دنبال آن باشيم، چرا كه در اين كالبد چيزي نخواهيم يافت. وقتي كالبد اثيري و كالبد فيزيكي بر هم منطبق مي‎شوند، محل قرار گرفتن چشم سوم در كالبد اثيري منطبق بر وسط پيشاني در جسم فيزيكي مي‎شود. البته براي رسيدن به محل دقيق چشم سوم بايد از وسط پيشاني حدود پنج سانتي‎متر به داخل و عمق پيشاني و به زير مغز نفوذ كرد. چشم سوم ماوراي مكان و زمان در انديشه است.

پس چشم سوم، ساختاري است كه وجود خارجي دارد، داستان و افسانه نيست، اما وجود آن فيزيكي و مادي نمي‌باشد، بلكه متافيزيكي و اثيري است. بعضي افراد به اشتباه فكر مي‌كنند فقط چيزهاي فيزيكي وجود خارجي دارند.


چشم سوم مرکز ﺩﺭﮎ و ﺍﺷﺮﺍق ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺫﻫن ﻧﻈﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﮐﺰ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﻭ ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ مراکز ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ.

در وضعیت تعادل: ﺑﻪ ﺷﻬﻮﺩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ, ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼﺗﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺠﺴﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ.

ﭘﺮﮐﺎﺭﯼ ﭼشم سوم: ﻭﺍﻗﻊ ﺑﯿﻨﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ. ﻣﻐﺮﻭﺭ, ﻣﻘﺘﺪﺭ, ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﻃﻠﺐ ﻭ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ.


ﮐﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﭼشم سوم: ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ, ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ. ﺑﯽ ﺛﺒﺎﺕ ﻭ ﺑﺰﺩﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ.

ﻋﻼﺋﻢ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻋﺪﻡ ﺗﻮﺍﺯﻥ: ﺩﺍﺋﻢ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﯿﺪ. ﺩﭼﺎﺭ ﺳﺮﺩﺭﺩ, ﺣﻮﺍﺱ ﭘﺮﺗﯽ, ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺿﻌﯿﻒ ﻭ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﭼﺸﻤﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ.

ﺭﻭﺵ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﭼشم سوم :

- ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺷﻢ ﻭ ﺷﻬﻮﺩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿﺪ...

 

 

 

استاد ادامه دادند ما دارای دو ،من هستیم !یکی من برتر که ارتباط با روح برتر ما دارد و دیگری من فروتر یا پایین تر که همسان با نفس آدمیست و هم فرکانس با ذهن و هر آنچه می بیند ....و کمال ما شناخت و تجلی من برتر و سپس پیوستن به روح برتر به حقیقت خویش است و این امر نیز در گرو شناخت سایه ها تاریکی ها و لایه های ناخود آگاه که برطبق ژنتیک البته ژنتیک و DNAکالبدی و آنچه از پدرو مادر و سایر اجداد خود ،آموزش ها در خانواده سپس اجتماع ... می باشد و با شناخت تمامی این موارد لایه ها حجاب های ذهن و دید ه کنار رفته و انسان قادر به درک و بصیرت و سرانجام خردالهیست

DNA بعدی مربوط به ذات ما هست که متعلق به روح است DNA فرابعدی درون ذات و روح آدمیست که توسط تارهای نوری به روح برتر مان متصل است وتنها صحبت هاو اشارات قلب آدمی که نوری و الهیست صحبت ها و اشارات و راهنمایی روح برتر ماهست

ساکن شدن در قلب زندگی را آسان می نماید و شادی را نصیب ذهن و جسم خسته ی انسان خاکی می نماید

نزدیک شدن به نور به الوهیت به حقیقت ناامیدی ر از آدمی دور می سازد

استاد ادامه دادند 🙏

وقتی به خودتان فکر می کنید، آیا فکر می کنید انسان ضعیفی هستید که باید برای هستی و بقا مبارزه کند؟پس هنوز متولد نشده اید !
  تا زمانی که این را باور داشته باشید، هنوز در راه متولد شدن هستید ....
اما به محض اینکه حقیقت را در مورد خودتان بپذیرید، که شما سرور و شوق هستید ،
شما فرشته الهی هستید و شما آزاد هستید . و با تولدِآگاهیِ فرشته الهی در درونتان به سادگی این را دیگر می پذیرید ....
هیچ مراسم مذهبی وجود ندارد که باید از آن عبور کنید.هیچ دعایی وجود ندارد که باید آن را بخوانید. شما به سادگی باید به طبیعت حقیقی خود، آگاهی خالص، عشق فرشته ای و سعادت و آگاهی ...بیداری و آگاه برسید..... و
این همان چیزی است که در این لحظه متولد می شوید و تولد زیبای اصلی را احساس می کنید 

هیچ برنامه‌ عادلانه‌ای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همان‌طور که هست بپذیریم.
روی باغچه‌ خودمان تمرکز کنیم، متوجه زندگی خودمان باشیم، می‌بینیم به قدر کافی علف هرز وجود دارد که ما را مشغول خود کند.
آنچه در طول زندگی‌مان رخ می‌دهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربه‌های جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که ما فرد خوب یا بدی هستیم. بنابر‌این غم و اندوه و بدبختی را با بی‌خیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیت‌های باور نکردنی و مصیبت‌های جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.... این حقیقت زندگیست که اگر به این حقیقت برسیم آنگاه به پروانگی و تحول و آزادی می یابیم 

زمانی که در قلب ساکن هستیم خود ر ا در وحد ت با هستی می دانیم.. "دلآرام"

 

 

درود وتشکر از همراهیتان و نور و عشق جاری در سطرها همراه باسپاس و  احترام تقدیم می شود به

"استاد سید هادی محمدی و استاد مهد ی محمدی " 

ونیز تشکر و سپاس از استاد بانو ها و همه ی مدیران این محفل ادبی 

و قدر دانی از مدیریت محترم سایت 

برقرار باشید در پناه حضرت عشق 🤍🍃

سایه ات برسرمان حضرت عشق 🙏