سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

بخشندگی را از گل بیاموز؛ زیرا حتی ته كفشی را كه لگدمالش می كند خوشبو می سازد.اونوره دو بالزاك

جمعه ۱۹ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر علی معصومی


علی معصومی

علی معصومی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۴۷

برج تولد:

برج دلو

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
جمعه ۳۱ فروردين ۱۳۹۷

شغل

:
مهندسی معدن

محل سکونت

:
مشهد

علاقه مندی ها

:
کار، جهانگردی، طبیعت، شعر، ورزش، نقاشی، خطاطی و بسیاری از عرصه ها که پروردگار زیبایی هایی در آنها نهاده است.http://alimasoomi.blogfa.com

امتیاز

:
۱۵۹۸
تا کنون 318 کاربر 1540 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
کوه ابراهیم پبغمبر که مردم آنرا نام گذاری کرده بودند، سیزده بدر هر سال تفرجگاه نوروزی روستاهای بلهرات بود، با درختچه های ارژن و بادام کوهی و گلهای صورتی و زرد که فضای سرشار از عطر بو مادران و رازیانه و کلغر های برافراشته در دامنه های سرسبزش، تا نهر بزرگ آب سربندر در هم تنیده بودند.... راستی میان جلگه نیشابور هم فراخنای عجیبی دارد! از پهن دشت ماروس،آن آشنای چشمان سیاه مارال تا پایین رخ تربت حیدریه، شهر سرسبز کدکن و دیار عطار... من صفای دشتهای فصل بهارش را در سواحل دریای آدریاتیک، شهر بلند آوازه ونیز، سواحل جنوب چین، جلگه ی سرسبز چاریکار، سپیده دمان نمور و وهم آلود دره های پر از آب غوربند و معابد خدایان ساکت و صبور غلغله ی بامیان، دره های لبریز از آب و مراتع سرسبز کوهستان آلابه و دریاچه نقره فام ایسی کول هم ندیدم... اما افسوس! آن قنات همیشه جاری که صدای موزونش بهترین سمفونی در سکوت شبهای مهتاب تابستان آبادی بود و طنین زیبای غوکان و زنجره ها را نوازش می داد، دیگر نای آوازه خوانی ندارد! حتی پرندگان که بماند، سنجاقکها هم به زحمت خود را سیراب میکنند، تا صدای فش و فش چاههای عمیق باز هم شیره جان سفره های زیر زمینی را بمکد و دشت را به بیابان و بیابان را به کویر نشانه گذاری کند! ............ *** فارغ التحصیل مهندسی معدن

اشعار ارسال شده


اینک بهار سالی دگر گذشت و بهاری دگر رسید فصلی پر از ترانه و گل های تر رسید سردی دمار اگر چه د ...
این شعر را ۱۲ شاعر ۲۶ بار خوانده اند.
سیاوش آزاد ، اله یار خادمیان(صادق) ، آرمان پرناک ، علی معصومی ، مسيحا الهیاری ، محمد باقر انصاری دزفولی ، مهرداد عزیزیان بی تخلص و ۴شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۰۸۵۰۴ در تاریخ جمعه ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۵۸    نظرات: ۷

چشمه شمس قمر کاش از آمدن خود خبری می دادی ذل شوریده و حال نظری می دادی ما که عمری به تماشای تو  ...
این شعر را ۱۳ شاعر ۳۴ بار خوانده اند.
مهرداد عزیزیان بی تخلص ، آرمان پرناک ، سیاوش آزاد ، عباسعلی استکی(چشمه) ، مسعود آزادبخت ، محمد قنبرپور(مازیار) ، محمد باقر انصاری دزفولی و ۵شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۰۸۴۰۱ در تاریخ دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ ۲۲:۲۶    نظرات: ۷

بهارانه ۲ چیزی دگر نمانده به سر فصل نو بهار راهی دگر نمانده به سر منزل قرار با هر نفس که می ر ...
ثبت شده با شماره ۱۰۸۲۳۴ در تاریخ چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۵۲    نظرات: ۶

دگر هیچ یک حرف دگر مانده بگوئیم و دگر هیچ دست از سر دیوانه بشوئیم و دگر هیچ در گسترده قامت و  ...
ثبت شده با شماره ۱۰۸۰۹۲ در تاریخ جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۱۳    نظرات: ۶

یک شهر بی خبرم پیداست از طلیعه مهر پگاه تو بیناست آنکه بیافتد به چاه تو  ...
این شعر را ۹ شاعر ۱۶ بار خوانده اند.
آرمان پرناک ، طوبی آهنگران ، سیاوش آزاد ، مهدی محمدی ، علی معصومی ، احسان کریمیان علی آبادی ، حمید خناری نژاد و ۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۰۷۹۶۵ در تاریخ دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۴۱    نظرات: ۴

مجموع ۴۸۲ پست فعال در ۹۷ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی معصومی


💠💠💠
یک شبی یکباره "یغما" گشته بود
یک شبی را هم به یغما رفته بود
《علی معصومی 》
به بهانه روز تولد یغما نیشابوری که بیستم دی ماه دیده به جهان گشود تا هجای درد را در غالب درد بسراید.
دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۲۳    نظرات: ۳

سمیرا خوشرو شاعر گیلانی 
عضو سایت ادبی شعر ناب که آثار ارزشمندش در این سایت وزین، زینت بخش است
متاسفانه و با کمال ناباروری خبرداذ شدم که جشم از جهان خاکی فرو بسته و به دیاری ابدی پر گشو
شنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۱ ۰۴:۳۸    نظرات: ۱۶

تبر بدوش به دنبال خویش می گردم
که بشکنم مگر این "لات " بی سر و پا را
....
با جستجو در فضای مجازی، به احتمال زیاد جناب اقای "محمد رضا طاهری" آنرا سروده است.
تک بیتی ارزشمند که دنیای
سه شنبه ۵ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۵    نظرات: ۴

دخترک علاقه زیادی به کفش های پاشنه بلند داشت. وقتی که در کتاب قصه، گم شدن کفش سیندرلا را خواند خیلی ناراحت شد و به خودش قول داد مواظب کفش های پاشنه بلندی که قرار است پدرش برای او بخرد باشد. این دختر ب
پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۸ ۰۴:۱۴    نظرات: ۲
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
2