سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

شنبه ۱ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر محمودرضا رافعی (رافع)


محمودرضا رافعی (رافع)

محمودرضا رافعی (رافع)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۳۷

برج تولد:

برج حوت

گروه

:
عمومی

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
يکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴

شغل

:
می ، نمی داند حریف جام کیست .نی که می داند دل پیغام چیست

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
شعر ، داستانک ، گرافیک ، مجسمه سازی

امتیاز

:
۲۷۱۱
تا کنون 201 کاربر 770 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
گر به اندازه ی یک شمع نور اندازیم . چه جهان پر فروغی می سازیم . تا به دسواره ی یاری خیزی داری . رو کن ، توشه ی رستخیزی داری .

اشعار ارسال شده


۱- ماهی قرمز. ۲- آن وصلت ها  ...
ثبت شده با شماره ۱۲۸۶۵۵ در تاریخ ۲ هفته پیش    نظرات: ۳۵

۱- شمع سحری ۲-موریانه ها ...
این شعر را ۲۴ شاعر ۵۰ بار خوانده اند.
راحله حصارکی (راحیل) ، جواد مهدی پور ، نرگس زند (آرامش) ، محمد رضا خوشرو (مریخ) ، سید هادی محمدی ، مجید بهلول (میثم) ، محمد اکرمی (خسرو) و ۱۶شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۲۸۵۳۴ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش    نظرات: ۴۱

۱ - فراق و ۲ - سد ساز ...
ثبت شده با شماره ۱۲۸۴۱۱ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش    نظرات: ۲۵

شعبده باز و گمانه  ...
ثبت شده با شماره ۱۲۸۲۹۶ در تاریخ پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ۱۱:۰۱    نظرات: ۱۸

شعار دانه ی جوان زمین کنار من بمان ...
ثبت شده با شماره ۱۲۸۱۶۱ در تاریخ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۵۵    نظرات: ۹

مجموع ۱۷۲ پست فعال در ۳۵ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر محمودرضا رافعی (رافع)


ادامه داستانک سوء تفاهم  ( قسمت آخر ) :
...  در اثر یک سوء برداشت ؛ من و همسرم جای خریدار اتومبیل و  همکار پسرم  را اشتباه  گرفتیم . تا جایی که من قصد داشتم  اتومبیل
۱۷ ساعت پیش    نظرات: ۶

طنز سوء تفاهم (قسمت اول ):   
اول صبح ، ماشین پسرم را در سایت دیوار آگهی نمودم . نزدیکای غروب ، خانمی  تماس گرفت و ساعت بازدید را برای ۸  شب فیکس  کردیم ؛ تا بخاطر مسائل
۲ روز پیش    نظرات: ۹

 
گردنبند آبی  :
 ﺧﯿﻠﯽ دوست داشتم با اون بازی  کنم ؛ ولی از من دوری می کرد . نجمه صداش می کردن . زبونش رو نمی فهمیدم . مادرم خدا بیامرز می گفت اینا عرب خوزستان هستند .. &
۴ روز پیش    نظرات: ۱۰

داستانک  (فیلمنامه )   :  مظنون  اصلی
معلوم نبود که چه کسی پیرمرد  ناتوان  رو  به دادسرا  کشونده  بود !
 سراسیمه خود را به سالنِ
۷ روز پیش    نظرات: ۸

خسرو پرویز همانند  بسیاری  از  شاهان که  چندین همسر داشتند  به   دختر  زیبای دیگری  به نام شیرین نیز  علاقه مند گشته  بود .  اما و
پنجشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۲    نظرات: ۰
مجموع ۱۳ پست فعال در ۳ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1