سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر سجاد ربانی


سجاد ربانی

سجاد ربانی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۷۵

برج تولد:

برج حمل

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳

شغل

:
در حال تحصیل - رشته برق قدرت

محل سکونت

:
فارس

علاقه مندی ها

:
فوتبال - گرافیک - موسیقی - شعر و ...

امتیاز

:
۳۴۵
تا کنون 39 کاربر 108 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
از خودم چیزی ندارم بگم ...

لیست دفاتر شعر


۱

خیال


اشعار ارسال شده

جنگ نابرابر شعری از سجاد ربانی از دفتر خیال نوع شعر سپید

جنگ نابرابر ... ...
ثبت شده با شماره ۵۰۹۹۱ در تاریخ چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۵ ۱۷:۰۴    نظرات: ۱۲
سکوت شعری از سجاد ربانی از دفتر خیال نوع شعر سپید

سکوت ... ...
ثبت شده با شماره ۵۰۱۳۸ در تاریخ شنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ ۲۰:۵۳    نظرات: ۱۱

پاییز که از راه می رسد ... ...
ثبت شده با شماره ۵۰۰۵۳ در تاریخ چهارشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۵ ۱۰:۴۵    نظرات: ۱۷
جهان مرده شور ها شعری از سجاد ربانی از دفتر خیال نوع شعر سپید

جهانِ مُرده شورها ... ...
ثبت شده با شماره ۴۹۳۱۲ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۲۱    نظرات: ۱۷
طناب دار شعری از سجاد ربانی از دفتر خیال نوع شعر سپید

طناب دار ... ...
ثبت شده با شماره ۴۹۱۵۸ در تاریخ چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۵۲    نظرات: ۶

مجموع ۲۷ پست فعال در ۶ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سجاد ربانی


سلام به تمامی دوستان عزیزم
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو تبریک عرض می کنم .
اینم سری 2 طراحی از اشعار ، این طراحی ها دیگه شانسی نبوده از دوستانی که زیر پست قبلی طراحی از اشعار نظر گذاشته بودن
پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴ ۱۹:۰۷    نظرات: ۱۸


درود دوستان
اینم از جک های خنده دار / سری دوم
اگه باز بشه براتون سری های دیگه هم میذارم ...
قاضی به دزده میگه : تو این همه دزدی رو تنهایی انجام میدی ؟؟ دزده میگه : ای آقا ، مگه تو
چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۳۲    نظرات: ۶

درود دوستان عزیزم
اول . خداروشکر که این امتحانات لعنتی تموم شد.   که باعث جدایی منو این فضای مجازی شده بود این چند روزه همش پشت سر هم امتحان داشتم بعضی روزا دوتا هم داشتم دیگه کلافم کرده بود
چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ ۱۶:۴۶    نظرات: ۲۵


روزی بود روزگاری بود . شاهی بود به اسم انوشیروان که برای شکار با وزیر دانا و زیرکش بزرگمهر از شهر خارج شده بود . وقتی به شکارگاه رسیدند چشمشان به پیرمردی سپیدمو افتاد که روی زمین نشسته و گودالی
جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ ۲۳:۵۴    نظرات: ۰

درود دوستان
 
دیدم فضا رو به غم بردیم گفتم یکم شادش کنیم
جناب ملحق بعد بگین من تشویق به گریه کردم
-----------------------------------------------------
امتحان وسیله س ،
چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ۲۳:۴۸    نظرات: ۱۴
مجموع ۴۵ پست فعال در ۹ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1