صفحه رسمی شاعر سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
|
 سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۴۶ |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۴۰۵۲ |
تا کنون 4367 کاربر 34019 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: موفق در خوبی و احسان و افراغ اندیشه باشید |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
ما در حال مردنیم
تنها بازیجه دوران کودکی
زندگی ست . ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۷۳۳۸ در تاریخ ۲ روز پیش
نظرات: ۹۵
|
|
دم مسیحا دارد
اشعارم! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۵۱۳۹ در تاریخ چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۴ ۱۳:۳۹
نظرات: ۲۵۰
ثبت شده با شماره ۲۸۱۴۵ در تاریخ شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ ۰۱:۵۸
نظرات: ۳۸۶
|
|
بوسه ها محکوم به اعدامند.
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۴۵۹۷ در تاریخ شنبه ۱ دی ۱۴۰۳ ۱۸:۱۹
نظرات: ۴۸۷
|
|
تیزی ناخنت را دوست دارم! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۴۱۸۱ در تاریخ سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۰:۱۵
نظرات: ۲۳۱
مجموع ۴۲۵ پست فعال در ۸۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
|
|
پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم نوعی عادت. عجیب ترین خوی آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد و به
|
|
سه شنبه ۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۲۱
|
|
سلام یاد بگیرید وقتی شعری می خوانید فقط راجب شعر و اثر شاعر صحبت کنید, یاد بگیرید وقتی نقدی می نویسید فقط نقد شعر شاعر باشد و شدیدا از نام بردن اسم و نحوه&nbs
|
|
دوشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۱۹۰
|
|
بودا به دهی سفر کرد ، زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد ، بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، ه
|
|
شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۳۵
|
|
💎 روزی در شهری حاکم مهربانی زندگی می کرد، که همه مردم او را دوست داشتند و برایش احترام زیادی قائل بودند.اما در بین آنها مرد فقیر و بیچاره ای بود که همواره سعی می کرد حاکم را نکوهش و از او بدگویی کند.
|
|
جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۴۶
|
|
ابن سیرین كسی را گفت: چگونه ای؟ گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟ ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به
|
|
پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۲۵
مجموع ۱۲۲۰ پست فعال در ۲۴۴ صفحه |