سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        با ما کمی مدارا

        شعری از

        مهدی علیکاهی

        از دفتر با ما کمی مدارا نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۵۲ شماره ثبت ۵۶۷۰۴
          بازدید : ۷۱۶   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        دل خون شد ز دستت با ما کمی مدارا 
        از جان ناله خیزد آه و فغان خدا را
        ای خوب روی عالم ای بی وفا نگارم 
        از پا فتاده ام من برگیر آن عصارا 
        در پیچ و تاب زلفت جانم اسیر گشته 
        برکش آن کمندت مگذار بی نوا را 
        آن لعل شهد سازت آن غنچه ی شکفته 
        بگذار بر لبانم تا جان کنم شَفا را 
        آن چشم جام گونت می را بریخت بر ما
        از آن نگاه قرّا کردی خموش ما را 
        با آن نگاه سردت کردی هلاک دینم 
        پس خرقه ام بسوزم بس شرحه این عبا را 
        محصول عمر ما بود این خرقه ی می آلود 
        ما که ز کف بدادیم بس حمد و بس ثنا را 
        آن پیر پاکدامن پُر زد پیاله ام را 
        زنهار رب فراموش حتی لقاءَ یارا 
        دل را رئوف دیدم وقت نگاه چشمت 
        آن شیشه بُد شکستی دلبر به سنگ خارا 
        آن ابروی کمانت این گیسوی گمندت 
        هر یک کند ستیزه بس دار این غزا را 
        بردم شبی شکایت در محضر خدایم 
        گفتم که بار الها یارب مدد گدا را 
        اقبال شد به سویم خندید او به رویم 
        گفتا حذر بدادیم لیکن تو چون حمارا 
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۰۵:۲۴
        سلام خندانک
        به جمع ماخوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۰۹
        سلام
        خیلی متشکرم
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۴۴
        خوش آمدید خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۱۷
        خیلی متشکرم
        ارسال پاسخ
        سینا دژآگه
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۱۰
        سلام جناب همایون خندانک خندانک
        خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۱۰
        سلام سینا جان .
        خیلی ممنون از لطفت .
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۰۸
        خندانک خندانک خندانک خوش آمدید
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۱۸
        ممنون از لطف شما
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۱۹:۰۶
        سلام بر شما جناب همایون خوش آمدید به شعر ناب.
        احساس در شعرتان موج میزند،وزن خوب است و هنرمندانه قلم زده اید. لیکن باید عرض کنم که غزل ساختن از روی غزل های دیگر آن هم اگر مرجعتان سعدی باشد و حافظ کار بسیار زیباییست،مثل وحشی بافقی یا بیدل دهلوی که شاعرانی مقلداند.
        اما اگر بخواهید واژه ها ی غزل رفرنس را گاها عینا بچینید توی شعر این از زیبایی شعرتان میکاهد.
        مثلا سنگ خارا،خرقه ی می آلود،ناله خیزد،گیسوی کمند... این ها و از این قبیل ترکیبات مال شما نیستند،استفاده شان هم اشکالی ندارد اما نه در این حجم وسیع.
        بیت های آغازین مرا یاد سعدی می اندازد
        بگذارتا بگریم...
        درادامه حافظ
        دل میرود ز دستم...
        به نظر اگر اقتباستان از یک شعر و شاعر بود بهتر بود..
        معنی واژه حمارا را هم پیدا نکردم،اگر معنایش را به این شاگرد بگویید می آموزم و سپاس گزارم.
        جسارت های مرا ببخشید.در پناه حق خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۳۱
        با سلام خدمت شما استاد گرانقدر و صاحب سبک .
        عرض سپاس دارم از نقد بسیار زیبا و سنجیده ی شما و اینکه مرا در حدی دیدید که نقد سنجیده تان را ارزانی ام بدارید .
        حق با شماست که تکرار برخی واژه ها بصورت عینا از زیبایی غزل می کاهد اما برای من که هنوز نو کرّه ی اسب شعرم تاختن نیاموخته و هنوز یارای رقابت درین گله ی چابک را ندارد لغات مناسب تری یافت نشد .
        و باز هم حق با شماست که اگر اقتباس از یک شعر و شاعر بود به زانکه از هر دری سخنی اما این حقیر سعی در ارتباط کلام شعرای گذشته داشتم که گویا این ارتباط را بخوبی به تصویر نکشیدم .
        ارتباطی که به صورت مشهود در اشعار شعرای بزرگ گذشته دیده می شود و گویی کامل کننده ی یک دفترند .
        حمار هم به معنی الاغ هست . حماراً به معنای یک الاغ که در آخر جمله به صورت حمارا خوانده می شود .
        با تشکر از شما استاد گرانقدر
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
        سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۰۷
        سلام مجدد جناب همایون عزیز.
        خواهشا مرا استاد خطاب نکنید من شاگرد کوچکی هستم که گه گاه بازیگوشی هم میکند.
        متشکرم از اینکه شاعر هستید.
        درپناه حضرت حق باشید دوست خوبم خندانک
        عمادالدین صفائی(صاد)
        سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۳۵
        شاعر ارجمند جناب همایون
        غزل زیبایی است که یاد آور اشعار زیبایی هستند
        گفتنی ها را گفتند...
        من به شما خیر مقدم عرض میکنم و مشتاقانه منتظر دیگر اشعرتان هستم
        بی شک اساتید شعر ناب به شما برای بهتر شدن کمک خواهند کرد
        موفق باشید دوست عزیز خندانک
        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۴۰
        با سلام
        خیلی متشکرم از لطف شما و دیگر اساتید عزیز
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۲۲
        سلام و درود
        زیبا سروده اید
        منتظر سرودهای بعدیتان هستم
        موفقیت روز افزون برای جنابعالی آرزو دارم

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        مهدی علیکاهی
        مهدی علیکاهی
        سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۱۸
        با سلام
        خیلی ممنونم از شما استاد گرانقدر
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0