جمعه ۱۱ آبان
چشمانت... شعری از سعید مطوری (مهرگان)
از دفتر شور عشق نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۰۸:۰۶ شماره ثبت ۵۴۶۷
بازدید : ۸۸۵ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر سعید مطوری (مهرگان)
آخرین اشعار ناب سعید مطوری (مهرگان)
|
متروی چشمانت
در ایستگاه عشق
دلها ی مسافران را
در بستری از آرزوهایشان
سوار می کند
همه در یک ایستگاه
با مژگانت به آسمان پر می کشند
با مژگانت به زمین میخورند
درپیچ و خم عشق
تونل توجه ات
چراغش خاموش
و مسافران خسته
گردش نور چشمانت را
چون ستارها می شمارند
وسحر درسرمای نبودنت
اشکها قندیل گونه ها ست
مسافران در کمای عشق یخ زده اند
بستنی نگاهت
سردی ولی شیرین
در سرمایت مسافران با دستانی باز
در آرزوی آغوش گرمت یخ زده اند
کمی با گرمای نگاهت بنگر
شاید یک عاشق حقیقی
یخ اش آب شود...
سعید مطوری /مهرگان
از دفتر شور عشق
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.