سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
    12 ذو القعدة 1445
      Sunday 19 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

        زيره هستم اهل كرمان نيستم !

        شعری از

        کریم لقمانی سروستانی

        از دفتر s@rv نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۰ ۱۶:۰۰ شماره ثبت ۴۹۱۱
          بازدید : ۹۱۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی


        (تقديم به استادچگني زاده ارجمندكه راه را بجاي چاه نشانم ميدهند)

        شاعرم اما سوادم كم بُوَد - بي سوادي آتش جانم بود

        چون نميخواهم روم درحاشيه- اين قلم دردست من ماتم بود

        شادهستم من دراينجا مانده ام- شعراستادان خوبم خوانده ام

        تا بگيرم عاريه ازشعرشا ن - چونكه من ازبيسوادي رانده ام

        گه به خودگويم كمي بيدارشو- كم بمان اينجا توهم بيمارشو

        گوش راخالي بكن ازطعنه ها - چون نهالي مانده درنيزارشو

        گُرگرفته اين دلم ازكينه ها - زشتي وُ افكاربد درسينه ها

        خنجرازروبسته اند بااين قلم - شاد ازاين كارما، بيگانه ها

        كاش اين دلها جداازهم نبود – اين غروراين افتراوُغم نبود

        بس كنيدبا تهمت بي جازدن – شعرتان بردردها مرهم نبود

        يا بگويندت بيا شعرم بخوان– گرنخواني جمع مارندان نمان

        اين دلم تاول زندازخواندنش– درتلاطم مانده، گشته بي امان

        شاعري شعري سراوُدورشو – كم به اميدِ كامنت زورشو

        راي وُاين خشكيده گلهامال تو– پس بياباديگران هم جورشو

        گركه نقدم ميكنندغوغا كنم – با هياهو شعله ها برپا كنم

        چون ندانم شعروُدارم ادعا – زورميخواهم كه خودراجاكنم

        فكرمن باشد كه ازما بهترم – درميان شاعران، من سرترم

        شعرمن زشتي وُننگ وُناروا– درخيال خام خود استاد ترم

        گركه داري دلخوري ازشاعران – نام او گوئيد بانام وُ نشان

        مي سرايي، جمع بندي برهمه – پس چراترسي زنقد ديگران؟

        اين بدان روزي توپايان ميشوي- با غم وغصه توگريان ميشوي

        هرچه خواهي طعنه زن برديگران – خودنميداني كه حيران ميشوي

        كاش خوددانم كه اينجاكيستم – اين اساتيد گرنباشند چيستم

        شعرگويم، شعرهاي قهقرا – زيره هستم،اهل كرمان نيستم
        s@rv

        اميدبعداز4 روز بازهم سيستم سايت پاسخ ندهد(برادرهنوز 24 ساعت شما تمام نشده فردا برگرديدچون اينجا جاي شاگردان نيست)


        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0