سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 26 ارديبهشت 1403
    8 ذو القعدة 1445
      Wednesday 15 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت

        میلاد فاطمه (س)

        شعری از

        حسین زارع(مختار)

        از دفتر شعر مختار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹ شماره ثبت ۴۵۹۷۹
          بازدید : ۴۰۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین زارع(مختار)

        (رفیق بی کلک مادر توئی شمع شبستانم

        تویی آرامش جان وبهاری در زمستانم)

        تویی استادِ استادان به درسِ مهر و سرمستی

        اگر که دکترا گیرم به پیشت در دبستانم

        خوشا آنکس که دارد در ،کنارش چشمهٔ هستی

        منم در آرزوی آن ،که گیرد باز دستاتم


        تویی مظلومِ عشّاقان ،که چشم از آرزو بستی

        فکنده دوریت آتش به قلبِ باغ و بُستانم

        دعای نیمه شبهایت ،نگیر از من اگر رفتی

        که اصلا اعتباری نیست به لطف و عهد دوستانم

        به آدابِ مسلمانی سه نوبت بر تو رو کردم

        خوشم مادر که در دنیا منم از بت پرستانم

        خمیده نخلِ رعنایت که گردد قامتم رعنا

        برایم لقمه بگرفتی نمودی مثل ِ دستانم(رستم)

        شبی در عالم رویا بغل وا کن بیا مادر


        که دل تنگِ هوای تو، نسیمی در گلستانم


        شب میلادِ زهرا شد بیا ماه رخت بنما

        که امشب میشود حاجت ز هردو جمله بِستانم

        خجسته میلاد با سعادت ام ابیها حضرت فاطمه زهرا(س) وروز زن بر همه مادران ایران زمین مبارک باد

        شعر مختار 🌺🌹🌺🌹🌺🌹
        1395/1/11
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۲۱
        همچنین دوست هنرمند و گرامیم خداوند اهل و عیال شمارا هم زنده به مهر بی رانش نگاه دارد عاقبت بخیر گردید به حق زهرا ع خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶
        تویی استادِ استادان به درسِ مهر و سرمستی



        اگر که دکترا گیرم به پیشت در دبستانم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استاد
        شعربسیارزیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        روزمادرمبارک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۵۲
        درود گرامی
        تقدیمی زیبایی است
        یا زهرا(س) خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۵۷
        درود بر شما جناب زارع بزرگوار

        سروده بسیار زیبا و دلنشین بود در وصف مادر مرحبا بر قلمتان خندانک خندانک

        روز مادر بر همه مادران سرزمینم گرامی باد خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۱۰
        ............... خندانک خندانک خندانک ......................
        زیباااا بود همشعر خوبم خندانک خندانک
        هزارااان درود خندانک خندانک خندانک

        آسماني پر از ستاره، دشتي پر از گل،
        تقديم به کسی که بهشت زير پايش جا دارد.
        تولد بانوی دو عالم و روز زن مباااارک باشد خندانک خندانک
        ............... خندانک خندانک خندانک ......................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        ضرب المثل یه آشی برات بپزم…..از کجا امده؟
        در کتاب (سه سال در دربار ایران) نوشته دکتر فووریه٬ پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، مطلبی نوشته شده که پاسخ این مسئله یا این ضرب المثل رایج بین ماست.
        او نوشته: ناصرالدین شاه سالی یک بار (آنهم روز اربعین) آش نذری می‌پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می‌یافت تا ثواب ببرد. در حیاط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع می‌شدند و برای تهیه آش شله قلمکار هر یک کاری انجام می‌دادند. بعضی سبزی پاک می‌کردند. بعضی نخود و لوبیا خیس می‌کردند.
        عده‌ای دیگ‌های بزرگ را روی اجاق می‌گذاشتند و خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود. خود اعلیحضرت هم بالای ایوان می‌نشست و قلیان می‌کشید و از آن بالا نظاره‌گر کارها بود. سر آشپزباشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد. بدستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده میشد
        و او می‌بایست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد. کسانی را که خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می‌ریختند. پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده میشد کمتر ضرر می‌کرد و آنکه مثلا یک قدح بزرگ آش (که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده) دریافت میکرد حسابی بدبخت میشد.
        به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش میشد٬ آشپزباشی به او می‌گفت: بسیار خوب! بهت حالی می‌کنم دنیا دست کیه! آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!!!
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۲۷
        جناب زارع بزرگوار
        درود بر شما
        بسیار زیبا و دلنشین بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۴۸
        خندانک خندانک خندانک برقرار باشید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0