سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
    12 ذو القعدة 1445
      Sunday 19 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۳۰ ارديبهشت

        دکتر کتایون

        شعری از

        جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)

        از دفتر طنز نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۴۶ شماره ثبت ۴۵۷۰۶
          بازدید : ۶۴۴   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)
        آخرین اشعار ناب جلال سلطانیا (فریاد تا همیشه)

        کتایون دختری بود لوس و دیپلم

        که با ارفاق قبول شد سال پنجم

        سه ایکس لارج بود شلوار کتایون

        شماره پا چل و پنج ، ریخت داغون

        متلک خوردن کتی ملس بود

        برای خنده یک شهر بس بود

        کتی را باغبان انگار نمی دید

        رسیده بود اما او نمی چید

        رفیقی داشت نامش المیرا بود

        دماغ المیرا تُکش بالا بود

        کتی را گفت من لیسانس دارم

          برای جلب مردان شانس دارم

        کسی دیپلم  نمی گیره کتی جون

        برو لیسانس بگیر  ساده و آسون

        کتی گفت المیرا آخه چه جوری

        گرفتم دیپلمم رو  پولی زوری

        الی گفت عزیزم ، دانشگا آزاد

        نمیخاد درس بخونی پول میخاد

        .

        به دانشگاه آزاد رفت فردا

        پر از امید و در سر شور و رویا

        به دفتر چون رسید با ناز و خنده

        به منشی گفت لیسانس فی چنده

        تُک بینی منشی هم  بالا بود

        زرنگ بود و زبون باز ، ناقلا بود

        نگاهی کرد وگفت رو به کتایون

        کدوم رشته رو دوست داری هانی جون

        لیسانس قورمه سبزی نقد داریم

        برای ترم بعد پیتزا میاریم

        لیسانس و دکتر قلاده سازی

        مهندس در امور تیله بازی

        لیسانس اتیوپی داریم موجود

        لیسانس قلقلک هم از اول بود

        اگر نقدی بخواهی آف داریم

        لیسانس بر کاغذ شفاف داریم

        یه چند تاشو ببر ، پِرو کن اونوَر

        ببین کدوم یکیش هست باکلاستر

        کدوم رشته ببین به رنگت میاد

         چه قابی رو دلت براش میخاد

        نگفتی باز کتی جون نسیه یا نقد

        همین حالا میخوای یا چند سال بعد

        ...

        کتی گفت نقد ، بابا پول دارد

        امور وامها بامبول دارد

        همین حالا بدید من کار دارم

        یه جای خوب رو دیوار دارم

        کتی را گفت منشی ، در گوشی

        میخوای روپوش دکترها بپوشی؟

        کتی جیغی کشید و گفت : آره

        خانم دکتر کتایون؟ وای محاله

        اگه بشه چی میشه وای آخ جوون

        به بخش کودکان دکتر کتایون

        بگو نرخش چنده دکترایم

        برای اخذ آن پس کی بیایم

        خانم منشی گفت دکتر کتی جون

        یه نم رفته بالا  هزینه هاتون

        نه کنکور  و کلاسی ، امتحانی

        نه پول تاکسی در این گرانی

        کتی گفت مشکلی نیس پول داریم

        به لطف بابائی با اعتباریم

        تخصص گفت چی میخواهی کتی جون

         ز سیرابی و شیردون تا دندون

        بناگوش و دل و زیبائی و جوش

        تخصص در سر و وسائل  توش

        کتی گفت عاشق زیبائی هستم

        بگو کی میرسد مدرک به دستم

        در گوشش یه چیزی گفت منشی

        که تو دستش بیاید خوب گوشی

        از این حرفا نمیشه توی شعر زد

        یهو میشه برای شعر ناب بد

        همین را بس بدانید آن کتایون

        زده یک جای خوب مطب تو تهرون

        سه ایکس لارج است هنوز، اما آقایون

        میخوان بگیرنش با چنگ و دندون

        برو مدرک بگیر نگو نمیشه

        که اینجا میشه هرکاری همیشه

        خوشا آنان که از بیخ بیسوادند

        که در این شهر کتایونها زیادند...
        .
         
         
        امیدوارم به فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد بر نخوره.،  صرفا مزاح بود
         
         
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۵۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود
        مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۳۳
        سلام

        الان از این انشگاها زیاده براد

        زیبا بود و چند جایی را اگر دستی بکشی تو وزن بهترجا میافته

        ولی بسیا ر من را مجذوب کرد

        و ممنون خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵
        درود بر شما بزرگوار

        طنز با حقیقت درون جامعه این مشکل ژرفی است از ابتدا باید درست شود
        مرحبا بر قلمتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸
        درودبرشما خندانک
        لذت بردم خندانک

        سال نو مبارک باد خندانک

        خندانک خندانک
        خندانک
        منصور شاهنگیان
        شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۴۹

        نگفته پیداست چقدر از وضع آموزشی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی ، ناراحت و دلخورید که صد البته حق هم دارید ...

        کاش یک کمی ، به وزن و قافیه هم عنایتی میفرمودید ...

        با این حال ، چند بار آنرا باید خواند و لذت برد ...

        سال نو مبارک دوست خوبم ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



        مجنون ملایری
        شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۵:۵۹
        با سلام استاد عزیز خوب سروده اید موفق باشی
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۲۶
        جناب آقای سلطانیای عزیز، سلام علیکم.
        .................................................................
        جنابعالی ،موضوعاتی که برای سُرودن انتخاب می نمنایید ، بسیار زیباست واکثراً درخورِ تحسین.............ولی( باپوزش) چه عرض کنم که درپردازش، زیاد .....خودتان رادرگیرنمی کنید............وحیفند این مضامین بزرگوار.......که شما درحقشّان جفا می نمایید.............
        بهارتان مبارک باد انشاءا................
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی نعمتی  (حقیر)
        دوشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۵ ۱۱:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام
        زیبا سرودید
        دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        .........................
        برای خیلی ها مدرک هوس شد
        برای حب و جاه گویی نفس شد
        الا ای بیسواد پر افاده
        بکن کاری که دارد استفاده
        (خطاب به باسوادان بیسواد) خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1