سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      شلغم بکارم؟!

      شعری از

      کریم لقمانی سروستانی

      از دفتر s@rv نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۵ شماره ثبت ۴۴۵۶۱
        بازدید : ۹۹۲   |    نظرات : ۵۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی

      نوشتم طنزوابزارم گرفتند ، نوشتم شعرکه خودکارم گرفتند
      ندارم چیز دیگر تا نویسم ، به بی رحمی دلِ زارم گرفتند
      یکی گل میفرستدزردِزرد است،،بمن گویدکه طنزت باد سرداست
      یکی با طعنه خندد برکلامم،دلم ازدستتان دیگر چه درد است
      یکی گوید که تواستادوتیزی،یکی گوید نگوشعری توریزی
      یکی گوید بروکاری دگر کن،یکی گویدکه تو خیلی عزیزی
      یکی میدزدداز شعروکلامت،نمیگوید کنارش اسم ونامت
      بنام خود تمامش مینویسد ، چوخنجر میزند برحلق وکام
      یکی من را همیشه میکند زار،نویسدشعرهایش ماهی یکبار
      بمن گویدکه اشعارت فطیر است ،به دردچی خوردجزلای دیوار
      یکی پنهان نشسته پشت پرده،بمن گویدکه شعرت پرزدرده
      نوشته قابل خواندن نباشد،مگر این شعر بیچاره چه کرده
      یکی گوید تو خیلی باصفائی ، یکی نالد بروتوبی وفائی
      یکی باناله میگویدبرایم ، نمی فهمی توشعراهل کجائی؟!
      یکی گوید که من استاددهرم ، ازاین اشعارتوحالی نکردم
      بیا پیشم تودرس شاعری خوان،همین بهتر بگوئی دوره گرد
      به غیرازشاعری دیگر چه دارم، که دست این خلایق بیقرام
      روم دیگرپی آن کشت وُکارم ، بگواستادِ من  شلغم بکارم؟!
      **--**
      روشن میکنم هرشب
      فانوس شعرهایم
      تاسوسوکنان میان بیت هایش
      جستجوکنم ردپاهایت
      شایدمرهمی باشدبرزخمهای تنیده درسینه
      وقتی پیدا نمیکنم تورا
      سرمیگذارم میان دستان
      بانوک انگشت
      مثل دیوانه شخم میزنم موهایم!
      گاه پنهان میکنم احساسم
      لابه لای حجم سنگین فریادسکوتم!
      امادلم کجا...!؟
      S@rv
      ۱۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۰
      امادلم کجا...!؟
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود استادبزرگوارم
      بسیارزیبا وطنازانه بود
      درعین اینکه تلخ هم بود
      احسنت لذت بردم
      ودر آخر هم که دیگه واقعن
      همین یک جمله
      امادلم کجا؟
      خودش یه عالمه حررف وشعربود
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مانا باشید خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۰۰
      درود بزرگوار
      طنزی زیبا و پر معنی
      موثر و دلنشین خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۱۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر استاد مهربانم
      بسیار عالی
      پاینده باشید
      یکی گوید که تو خیلی عزیزی

      من اون یکی هستم استاد عزیزم
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۴
      بنام خود تمامش مینویسد ، چوخنجر میزند برحلق وکام
      ...........
      سلام
      بسیار زیباست
      وطنم پاره تنم خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۱
      گاه پنهان میکنم احساسم


      لابه لای حجم سنگین فریادسکوتم!


      امادلم کجا...!................درودبراستاد بزرگوارم ...زیبا بود بخصوص سپید
      پایین....................برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۲
      اثر اول با آنکه ظاهر ظنز داشت ..اما گلایه و بغض نامه ای بود از جور مردمان چشم...
      اثر دوم پاسخی بود به آنچه باید ...
      بسیار زیبا و محکم و قد برافراشته بود اثر دوم شما و بسیار از معانی و اندیشه درون آن آموختم...
      بهره بردم و درود بر شما خندانک
      عباس زارع میرک آبادی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۰
      استاد و سرور عزیزم جناب سروستانی
      حقایق و مفاهیم اجتماعی را به شکلی طنز گونه و موزون بیان کردن هنر هرکسی نیست
      خوشحالم که شاگردی شما نصیب من شده است


      نوشتم طنزوابزارم گرفتند ، نوشتم شعرکه خودکارم گرفتند


      ندارم چیز دیگر تا نویسم ، به بی رحمی دلِ زارم گرفتند


      یکی گل میفرستدزردِزرد است،،بمن گویدکه طنزت باد سرداست


      یکی با طعنه خندد برکلامم،دلم ازدستتان دیگر چه درد است
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۷
      خندانک خندانک خندانک
      آفرین
      آرمین اسدزاد (الف)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۵
      پر مغز و غنی خندانک
      احسنتتان باد خندانک خندانک خندانک
      حسام الدین مهرابی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۷
      عرض ادب و احترام
      زیبا و لطیف سرودید
      احسنت استاد ارجمند
      بهروز عسکرزاده
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۱۴

      درود فراوان جناب لقمانی مهربنیان

      خواندم و بهره بردم عزیز
      دست مریزاد.

      زنده شاد و تندرست باشید
      و همچنان مهر و سو بپراکنید.
      با مهر و احترام
      خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱
      باسلام استاد عزیز عالی سروده‌اید موفق باشی
      محمد علی سلیمانی مقدم
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۶
      درود بر شما
      بسیار زیبا بود. اشاره ای طنازانه و نقادانه به آنچه که هست و بسیاری نمی بینیم

      نجمه طوسی (تینا)
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۲۹
      همان بهتر روی شلغم بکاری
      که با شاعر شدن نانی نیاری
      خندانک خندانک خندانک
      سلام بر شاعر گرامی
      زیبا و طنازانه سروده بودید
      صفیه پاپی
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۰
      ............. خندانک خندانک خندانک .................
      گاه پنهان میکنم احساسم
      لابه لای حجم سنگین فریادسکوتم!
      امادلم کجا...!؟
      خندانک
      خندانک
      مرحبااا استاد خوبم خندانک
      هردو اثر بسیااار زیباااا بودند خندانک خندانک خندانک
      سپیدتان عاااالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک
      سپااااس خندانک
      .............. خندانک خندانک خندانک ................
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

      مردی بودا را دشنام داد، هیچ نگفت و آن ده ترک نمود. مرد را گفتند که دانی چه کس را ناسزا گفتی؟ گفت: ندانم. گفتند که بودا بود، عارفی بزرگ است. پس مرد بر زندگی اش بیمناک گشت. در پی اش رفت و روزی دیگر او را یافت. بر پایش افتاد و بخشش طلبید. گفت: “تو که هستی و چه می خواهی؟ طلب عفو از چه روی است؟” گفت: “دیروز تو را دشنام دادم، حال نادم هستم و طلب بخشش دارم.”
      گفت: از امروز بگو، من از دیروز هیچ نمی دانم.
      مهدی صادقی مود
      دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۰۶
      بسیار زیبا بود
      لذت بردم
      طنز جالبی هم بود
      خندانک خندانک
      خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۳۴
      البته بگمانم شاعر باید کار خودش رابکند واگر حرفی برای نوشتن وگفتن دارد بنویسد حتا اگر برای دلش باشد...اگر جز این بود تابحال اینهمه شعر نوشته نمی شد ...بهار دلتان سبز استادم خندانک خندانک خندانک
      بهاره ترابی (بهارنارنج)
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۰:۰۵
      میگن شاعر اگه شلغم بکاره
      دیگه تاثیری رو حلق ام نداره! خندانک
      آخه شاعر رو چه، به کشت شلغم
      برو شعری بگو از شادی عشقم خندانک
      تا زارع وقتی خواست شلغم بکاره
      همش شعر تورو یادش بیاره خندانک
      بخونه زیر لب اون شعر نابت
      که اون روز می شه این دنیا به کامت خندانک
      بهار نارنج خندانک

      جناب سروستانی عزیز از آشناییتون خوشوقتم خندانک ببخشید جلوی قاضی بود و ملق بازی اما یهویی شد خندانک
      قلمتون رو خیلی دوست دارم خندانک خندانک

      جعفر جمشیدیان تهرانی
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۶
      زیبا و دلنشین سروده اید
      دستمریزاد
      خندانک خندانک خندانک
      صابرخوشبین صفت
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۴۰
      تلخ ولی با احساس
      خندانک خندانک خندانک
        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۳۰
      درود بر استاد سروستانی عزیز
      مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      زهرا ضیایی(روح الغزل)
      چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۰۵
      درودبرشماجناب سروستانىرانقدرهردواثر زيباوبود وتأمل برانگيز
      ميشد دراعماق شعرتان درد راحس کرد

      اميد که دلتان هميشه خوش باشد خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۱۵
      درود استاد بزرگوار

      بسیار زیبا بود . هر دو شعرتان پرمعنا و آموزنده

      سپاس از شما

      پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
      آزیتا احمدی
      پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۰
      درودهابزرگمهر.چنان همیشه زیباسرودیدوقابل تامل ...ودومی به دل نشست...دست مریزاد ودلتان همواره بهاری خندانک خندانک خندانک خندانک
      حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
      جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۴۳
      درود بزرگوار.. خندانک
      سپیدتان بر دل نشست و طنزتان دل خراشید..
      ستودنی ست قلم تان..
      زنده باد..
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمد علی نعمتی  (حقیر)
      دوشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۱
      روشن میکنم هرشب
      فانوس شعرهایم
      تاسوسوکنان میان بیت هایش
      جستجوکنم ردپاهایت
      شایدمرهمی باشدبرزخمهای تنیده درسینه
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سلام استاد
      بسیار زیبا و دلنشین سرودید.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0