سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        گلِ حسرت......

        شعری از

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        از دفتر دایره ی عشق........ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۰ شماره ثبت ۴۴۲۱۰
          بازدید : ۶۲۹   |    نظرات : ۷۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        آخرین اشعار ناب ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        بنام نگارگرعشق....................
        ................................................................
        ازباغِ غـــزل، جُــــزگـــلِ حسرت، که نچیدیم
        ازشـــــعر، بــه جُــزغصّـه وغم، هیچ ندیدیم
        آرایــــه ی شـــــعرم،نَبُـوَد غیــرِ صــــــداقت
        صـدشُـــــکرکـه بـر دَرگـهِ حق، روی سپیدیم
        چون بوقلمون، یک شـــبه صـــدرنگ نگشتیم
        ناموسِ غــــــزل را، بـه فـــــریبی، نـدَریـدیـم
        شـــــــاگردیِ اُســــــــتاد نمودیم،زِخُـــــردی
        پیـــــرانه ســـــر از،دَرگهـــــشان،دل نبُریدیم
        عمری بـه دل از، عشق سُـــرودیم ونوشتیم
        ازآنچه کــــــه در،محضرِ اســـــــتاد، شنیدیم
        در دایره ی عشق،کـــــه اســــــتادِ ازل گفت
        پـــــــــروانــــــه صفت،گِـــــــردِ رُخِ یار پریدیم
        روبَـــــه صفــــتان، رِخنـــه چو دربـــاغ نمودند
        ازفتنه ی آنهــــــاست، کــــــه خلوت بگُزیدیم
        تا مُــــــرغِ غـــــزل، درقفسِ بوالهَوســـانست
        ما، شــــــاعرِ دیوانِ غزلـــــهای شــــــهیدیم
        ما،عاشق و(دیوانه ی)شعریم و،صدافسوس
        غیرازگـــــــلِ حســـــرت،که ازین باغ ،نچیدیم
        ...................................................................
        0 2 / 7 / 3 9 (دیوانه)
         
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۱۱
        تا مُــــــرغِ غـــــزل، درقفسِ بوالهَوســـانست


        ما، شــــــاعرِ دیوانِ غزلـــــهای شــــــهیدیم


        ما،عاشق و(دیوانه ی)شعریم و،صدافسوس


        غیرازگـــــــلِ حســـــرت،که ازین باغ ،نچیدیم

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        استادیعنی دیگه این یه شاهکاربود
        عالیییییییییییییییییی
        براووووووووووووووووو
        کیفورشدممم حسابی خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۲۶
        درود بزرگوار
        زیبا و غمگین بود خندانک خندانک خندانک
        سما همدانی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۲۷
        ازباغِ غـــزل، جُــــزگـــلِ حسرت، که نچیدیم


        ازشـــــعر، بــه جُــزغصّـه وغم، هیچ ندیدیم


        آرایــــه ی شـــــعرم،نَبُـوَد غیــرِ صــــــداقت


        صـدشُـــــکرکـه بـر دَرگـهِ حق، روی سپیدیم


        چون بوقلمون، یک شـــبه صـــدرنگ نگشتیم


        ناموسِ غــــــزل را، بـه فـــــریبی، نـدَریـدیـم


        شـــــــاگردیِ اُســــــــتاد نمودیم،زِخُـــــردی


        پیـــــرانه ســـــر از،دَرگهـــــشان،دل نبُریدیم


        عمری بـه دل از، عشق سُـــرودیم ونوشتیم


        ازآنچه کــــــه در،محضرِ اســـــــتاد، شنیدیم


        در دایره ی عشق،کـــــه اســــــتادِ ازل گفت


        پـــــــــروانــــــه صفت،گِـــــــردِ رُخِ یار پریدیم


        روبَـــــه صفــــتان، رِخنـــه چو دربـــاغ نمودند


        ازفتنه ی آنهــــــاست، کــــــه خلوت بگُزیدیم


        تا مُــــــرغِ غـــــزل، درقفسِ بوالهَوســـانست


        ما، شــــــاعرِ دیوانِ غزلـــــهای شــــــهیدیم


        ما،عاشق و(دیوانه ی)شعریم و،صدافسوس


        غیرازگـــــــلِ حســـــرت،که ازین باغ ،نچیدیم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        استاد سلام
        بیت بیت زیبا و ماندگار خندانک خندانک خندانک خندانک
        بیت بیت هنرمندانه و با صداقت خندانک خندانک خندانک خندانک
        لذت می برم از خواندن اشعار شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        پیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۸

        درود بر شما :

        چه می توان گفت جز ستایش ...

        بسیار زیبا و خواندنی ...

        موفق باشید ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر استاد همه چیز تمام شعر ناب
        عجب غزل زیبایی بود
        واقعا لذت بردم
        با افتخار این غزل را برای همکاران خواندم و همه با هم لذت بردیم
        مررحبا بر شما
        پاینده باشید
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۵۹
        ............... خندانک خندانک خندانک ..................
        ازباغِ غـــزل، جُــــزگـــلِ حسرت، که نچیدیم
        ازشـــــعر، بــه جُــزغصّـه وغم، هیچ ندیدیم
        خندانک
        خندانک

        درودها استاد بزرگوارم خندانک خندانک
        غزلی بسیاااار زیبااااااو ناب خواندم خندانک خندانک
        تمام ابیات شاه بیتند و انتخاب سخت...
        دست مریزااااد استاد خندانک خندانک خندانک

        ................ خندانک خندانک خندانک .................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟»
        همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد. بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.»
        جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا. پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند. جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد. پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.
        جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: «آیا مسلمان دیگری در بین شما هست؟»
        افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش‌نماز مسجد دوختند. پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: «چرا نگاه می‌کنید؟ به خدا قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی‌شود!»
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۶
        سلام وادب وارادت حضور عزیزتان استادزیبانگار خندانک
        خوش حالم توفیقی شد بازهم زیبایی بخوانم از دیوان احساس اشعارتان خندانک
        ما، شــــــاعرِ دیوانِ غزلـــــهای شــــــهیدیم................. خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۴
        مانا باشي استاد ازل درود خندانک خندانک خندانک
        پیمان سلیمی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۸
        استاد با غزلت خیلی حال کردم خندانک خندانک
        اسفندیار گلزار
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۳
        درود بر برادر بزرگوار
        زیبا و گویای حقایق تلخ روزگار، سرفراز و پایدار باشید خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۲
        درود بر استاد بزرگوار

        بسیار زیبا و استادانه سرودید
        مرحبا بر شما خندانک خندانک خندانک

        امیدوارم همیشه دلتان شاد باشد خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۹
        احسنت استاد گرانقدر
        بسیار زیبا سرودید
        درود بر شما خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۳۲
        ما شــــــاعرِ دیوانِ غزلـــــهای شــــــهیدیم...
        چه میتوان گفت جز تحسین که زبانم از آن نیز قاصرست...
        آرزومندم که سلامت باشید و نویسا بمانید خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۰۷
        تا مُــــــرغِ غـــــزل، درقفسِ بوالهَوســـانست


        ما، شــــــاعرِ دیوانِ غزلـــــهای شــــــهیدیم
        سلام
        زیبا بود استادم خیلی
        و ممنون خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۳۰
        به به ...
        زيبابود ودلنشين
        ماه
        ماه بود
        مرحبا براستادم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۰
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۹
        سلام استاد شیخی عزیز
        مرحبا
        خندانک خندانک
        آرایــــه ی شـــــعرم،نَبُـوَد غیــرِ صــــــداقت
        صـدشُـــــکرکـه بـر دَرگـهِ حق، روی سپیدیم
        چون بوقلمون، یک شـــبه صـــدرنگ نگشتیم
        ناموسِ غــــــزل را، بـه فـــــریبی، نـدَریـدیـم
        خندانک خندانک
        علی   صادقی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۳
        سلام استاد ..............

        غزل زیباییست ..بزرگوار ......

        فوق العاده ..عالیست....

        دست ودل وجان مریزاد ./ خندانک
        یونسی یونس
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۲۴
        عرض ادب و احترام
        بی نهایت زیبا و هنرمندانه لذت بردم
        موزون و دلنشین
        ایمان نوش آذری
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۴۳
        درود خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۲۴
        درود استاد گرامی
        شعری قوی حواندم
        خندانک خندانک خندانک
        محمد رحیم کاظمی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۶
        سلام و درود برشما استاد گرانقدر خندانک
        استفاده کردم و آ موختم ازخوندن سروده زیبایتان
        دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        مسعود احمدی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۵
        درود بر شما استاد شیخی عزیز....مثل همیشه تامل برانگیز
        علی غلامی
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۱۶
        سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی
        آنچه شرط بلاغت بود فرمودید و حرفهایی هست که نشاید گفت به دلیل برخی ملاحظات......اما بخدا قسم خسته شدیم جناب استاد که باید راست و نادرست خودمان را در دست و پای افرادی بیندازیم که حتی سلام و رعایت ادب را هم بلد نیستند چه برسد به ادبیات و دیگر فهمش بماند .....هرگز حاضر نیستند شاگردی بنمایند و دکتر آیت اللهی این پیر اندیشمند زیبا گفتند یکبارکه اینها حافظ و سعدی را هم قبول ندارند من دیگر چه حرفی دارم برایشان بگویم.....
        درددلی بود بابت فرمایشتان که ای کاش اساتید دلخسته نمی شدند و در میدان بودند و می گفتند و ما هم می آموختیم..... خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۳
        درودهااااااااااااا
        لذت بردم
        مانا باشیداستاد مهربانم
        مسيحا الهیاری
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۷
        خندانک خندانک
        زهرا منصوری
        جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۳۸
        بسیار عالی

        استاد گرانقدر خندانک

        اینجا همه دیوانه اند

        دیوانه ی شعروشعور خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0