سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
  • روز ارتباطات و روابط عمومي
9 ذو القعدة 1445
    Thursday 16 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت

      کاش ترک برمیداشت بغضم !– حالی توبده

      شعری از

      کریم لقمانی سروستانی

      از دفتر s@rv نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۰۴ شماره ثبت ۴۳۹۴۶
        بازدید : ۶۲۴   |    نظرات : ۲۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی

      صدای نی لبک پوزخندها
      میخراشدزخمهای سینه!
      تا بیدار کند
      قافیه های مجروح درونم
      که رشته رشته شده دربوم دل
      دیگر متلاشی گشته گلواژههای بی رنگ عشق
      دربیت های ملتهب شعر!
      تابه تصویر کشانم
      تکرار کهنه زمزمه های عاشقانه
      اکنون سطلی تخیلات باردار
      آبیاری کرده خشکیده دردهایم
      تا تناور شودشاخه های اندوه
      وتازیانه ی عشق
      تیله بازی میکندبا احساس پوچم
      کاش ترک برمیداشت
      بغضم!!
      **==**==**
      می کهنه شده نیست درش مستی ناب
      تا آنکه کند حالِ شبِ مست خراب
      این آتش بی شعله که روشن گشته
      چون چشمه ی خشکیده نداردحباب
      آنجا که نه آب است ونه گردابی است
      بیهوده مروچونکه فقط هست سراب
      هرجا که عزا هست ونباشد شادی
      دیگر چه نیازیست  نوازند رباب
      وقتی که به در، قافله ی عمررسد
      باخودببرد ، پیرچوباشی چه شباب
      کمترره بی راهه برومست بشو
      پایان برسدعمرچه بیداروُچه خواب
      حالی توبده دراین زمان تاهستی
      تا ازغم دوری توگردند کباب
      s@rv
      ۹
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۱۷
      درود بزرگوار
      هر دو سروده زیبا و دلنشین بودند خندانک خندانک خندانک
      محمد رضا نظری(لادون پرند)
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۳:۳۰
      درود برادر بزرگوارم

      مرحبا

      بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۰
      صدای نی لبک پوزخندها
      میخراشدزخمهای سینه!
      تا بیدار کند
      قافیه های مجروح درونم
      و....
      کمترره بی راهه برومست بشو
      پایان برسدعمرچه بیداروُچه خواب
      دوست عزیز و شاعر ارجمند جناب لقمانی ، من هر دو اثر شما را دوست داشتم و هر کدام حسی جداگانه به من داد. آنها را با فاصله زمانی چند دقیقه ای خواندم تا حال و هوای شعر اول روی حسم از اثردوم شما تاثیری نگذارد . این دو قسمت از دو اثر شما را جدا کردنم بعنوان زیباترین و تاثیر گذارترین آنها البته به نظر این بنده حقیر... بی نهایت تاثیر گذار بود و سپاس از شما که سرودید. درود بر شما خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۱
      کاش ترک برمیداشت


      بغضم!!............کاش.............زیبا نویس استاد بزرگوارم درودتان خندانک
      صفیه پاپی
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۴
      .................. خندانک خندانک خندانک ......................
      درود استاد خوبم خندانک خندانک
      بسیاااار زیباااا سرودید خندانک خندانک خندانک خندانک
      .................. خندانک خندانک خندانک .....................
      در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد، هر چه کرد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد؛ تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟

      کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بی هیچ فکری گفت: “۳ سکه” مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت:
      “سند جهنم” مرد با خوشحالی آن را گرفت. از کلیسا خارج شد، به میدان شهر رفت و فریاد زد:
      من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید، چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نخواهم داد!
      مهدی صادقی مود
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۴۷
      خندانک خندانک خندانک
      بسیار زیبا و حکیمانه بود
      لذت بردم
      درود برشما استاد عزیز
      خندانک
      معصومه افراشی
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۳۶
      سلام
      شعرزیبایی بودباغنای ادبی
      انشاالله که مجروح دل نشوید خندانک خندانک
      محمودرضا رافعی (رافع)
      يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۱۶
      واجب آمد ،خدمتت باشم خندانک خندانک
      احمدرضانظری چروده
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۲۹
      هرجا که عزا هست ونباشد شادی
      دیگر چه نیازیست نوازند رباب :
      وقتی که به در، قافله ی عمررسد
      باخودببرد ، پیرچوباشی چه شباب
      کمترره بی راهه برومست بشو
      پایان برسدعمرچه بیداروُچه خواب
      حالی توبده دراین زمان تاهستی
      تا ازغم دوری توگردند کباب



      من نظرم این که ا گر شخص نتواند شادی برانگیزد،نه تنها خود که دیگران را هم غمگین میکند اما همه زمان هم نمی توان از شادی سخن گفت باید ازغم واندوه ملتها وهمنوعان نیز حرف زد ولی برا ی ساختن یک جامعه شاد
      اندوهبار بودن پی در پی دردی را درمان نمی کند. به شعریت شعرتو افتخارمیکنم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مسعود احمدی
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۵
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک

      درود بر شما .
       موسی عباسی مقدم
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۵
      درود استاد لقمانی عزیز زیبا بودند خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۳۶
      درود استاد بزرگوار

      بسیار زیبا قلم زدید

      هر دو اثر بسیار زیبا بودند

      پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباس یزدی (طوفان)
      دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۱۲
      سلام استاد خندانک خندانک خندانک خندانک
      چون همیشه زیبا
      وحید کاظمی
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۰۴
      درود بر استاد خوبم
      بسیار عالی
      لذت بردم از این شعر زیبا
      مرحبا بر اندیشه نابتان
      فرهاد مهرابی
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۰۹
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      سلام جناب لقمانی
      درود بر شما
      سپید زیبایی سرودید

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباس زارع میرک آبادی
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۳
      درود بر استاد لقمانی عزیز
      بسیار بسیار زیبا سروده اید
      انگار خواننده اعماق دل شما را نظاره می کند
      آفرین استاد

      تابه تصویر کشانم


      تکرار کهنه زمزمه های عاشقانه


      اکنون سطلی تخیلات باردار


      آبیاری کرده خشکیده دردهایم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۰
      بسیار بسیار زیبا،
      درودها بزرگوار خندانک خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۴۸
      آفرین خندانک خندانک خندانک
      حسام الدین مهرابی
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰
      بسیار بسیار زیبا سرودید استاد گرامی
      احسنت...
      عباس وطن دوست
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۰
      خندانک
      سلام

      درود برشما و طبع زیبایتان استاد لقمانی

      احساس نابتان قابل تقدیر است

      خندانک ........................درود .................... خندانک
      مجنون ملایری
      سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۱۰
      استاد عزیز عالی ‌موفق باشید
        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
      چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود استاد
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0