سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 19 خرداد 1403
    2 ذو الحجة 1445
      Saturday 8 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱۹ خرداد

        غزل من

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر پرواز در خاطره ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۴ ۲۰:۵۸ شماره ثبت ۴۳۰۶۵
          بازدید : ۴۴۸   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        غزل من
        من منکر مهرِ ازل نیستم ،من عاشقِ جنگ و جدل نیســــــــــتم
        عشق شده دردِ سر روزگار، من صانع بغض جمل نیســــــــــتم
        فکر نوین آمد و کوهی رُمان، من حاملِ عدل ملل نیســــــــــتم
        زیبا نگارِ شب نمایی و روز ، من طامعِ حل و حلل نیســـــــتم
        شعله فشانی دیده اش آرزوست ، من یاورِ خُل و خلل نیســـــتم
        تابیده نورم چون ستاره زدور ، من مُعضل کیل و کلل نیســـتم
        تحفه ی عقلم بوسه زد سنگ گور، من قاتلِ علم و عمل نیسـتم
        مُشت غباری خفته در سرنوشت، من شافع رمل و رمل نیستم
        کاخِ معانی در کمین ماندگار ، من ضامنِ شوم محل نیـــــستم
        سیرابِ جانم در زمینی کویر ، من جاهل بیت هُبل نیســـــــتم
        علتِ مخلوق همانا خداست ، من تارکِ سیل علل نیســــــــتم
        آماده بارِ سفرم سوی یار ، من مانعِ بانگ اجل نیســــــــــتم
        جاسم ثعلبی (حسّانی) 08/09/1394
        28/11/2015
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        م سر به سر اگر سرم برود هرگز نمی گذارم سر به نا سر رود در سرم این شد شش سر جناب فرشید خان جنگی در کارنیست غول شش سر نام شعرم است از دفتر بانوی ازلی
        افسانه نجفی

        تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
        فرشید به گزین

        ت ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوندو سر برود هم برآن سریم این میشه سه تا سر محمدرضاجان یعنی حداکثر قدرت ما پس قبول که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
        محمدرضا آزادبخت

        ه شاه به میل خود هرگز سوار بر اسب نمی شود مگر ملکه خورشید آفتابش را کجتر کند ستیز با تو معنا ندارد وقتی خورشید خودستیز تر از همه تاج را بر سر گذاشت ااافرشید جان نمی دانستی من شاعر معنا ستیزم و گاهی معنا گریز اصلا مفهوم شعربرای من معنا نداردفقط زیبایی شعر برایم مهم است ای دشمن نازنینم غول شش اسر از دست تو عصبی ست
        فرشید به گزین

        دریافتمت که فر خورشید تویی فرشید کجا قبله امید کجا ااا چه مشاعره معناستیزی شده البت به جز قسمت شاهانه

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1