سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 11 آبان 1403
    29 ربيع الثاني 1446
      Friday 1 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۱ آبان

        دلتنگی ( هیوا در باد )

        شعری از

        بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۰ ۰۱:۰۵ شماره ثبت ۳۸۸۴
          بازدید : ۸۸۰   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        نیامده هنوز

        ساز رفتن کوک می کنی ؟

        پس چه می شود ؛

        جواب آنهمه دلهره و اضطراب

        که بر سکوت ساکت این دل ساده

        رود ، رود

        گریسته و بر آویخته ام  ؛

        بر دیوار ؟!

        مَنِ ساده که از بارش باران ؛

        ترنم بی بدیل نسیم ،

        و هوای خنک دلتنگی بر مدار این غروب بی قرار

        چیزی نمی دانستم .

        تو ؛ هیوا  !

        تو ، آموختی الفبای تمام دلشوره های دریا را !

        ورنه ؛ من کی تعبیر خواب اینهمه ستاره می دانستم ؟

        ها ... منم ؛

        خسته ترین شاعر جنوب ؛

        در حوالی بی پرنده ترین سپیده دم آدمیزادگان خواب زده

        که کاسه به دست پی پروانه ی رؤیاهایم

        شمیم نیلوفرانه ی آبی را

        در یک نگاه ساده ،

        که نه در شب ،

        تمام روز

        فانوس به دست گرفته و می گردم

        و هیچ . . .

        هر بار که باز می کنم این دفتر گلایه و گریه را

        بی مجال ؛

        نام تو ؛ جاریست ؛

        بر تمام زخم واژه های نا سروده ام .

        از همان نگاه اول می دانستم  ،

        که تو ؛ از میان اینهمه رؤیا

        تنها جرعه نوش ترانه های ساده ی من خواهی بود .

        چه دیر فهمیدم ، که نمی بایست ،

        به هر سلام ساده دل می بستم و

        هر آب طلب نکرده را مراد .

        و هیچ . . .

        حالا اگر می آمدی؛ شاید !!!

        چرای اینهمه سؤال و ستاره و تردید

        چرای اینهمه چراغ بی فروغ و آویزان

        و شاید ؛

        راز تمام دفینه های بی نشان

        و حزن این غروب بی مجال

        روشن می شد .

        هی دل بی قرار پر آشوب !!!

        چه بگویمت ؟!

        کاش می دانستی ، هیوا !!!

        که در نبودنت تمام دریاهای جهان را ؛

        گریسته ام .

        بیا و دیگر از رفتن بی دلیل و کوچ نابگاه پرستو سخن مگو !!!

        که احتمال باز آمدن از اینهمه علاقه و بوسه ممکن نیست .

        ها . . .

        باورت شود یا نه ،

        من از سپیدی پنجشنبه های بی بازگشت ،

        و از غروب یکشنبه های اردی بهشت بیزارم .

        وقتی نباشی دیگر ،

        گستره ی تمام رؤیاهایم

        هرزه زار کلاغ است .

        و همه ی هیمنه ی این دریا

        موجی ست تهی ؛

        که حتّی ؛

        ساحل خویش را نمی آشوبد .

        و هیچ . . .

        حالا تنها تر از همیشه ی پاییزم

        چونان برگ های افتاده بر زمین

        ها . . .

        آهنگ دیگریست ، باد !!!

        در رگ های متورم این دقیقه های شوم .

        بوی تو را استشمام می کنم هیوا !!!

        وقتی باشی دیگر ؛

        ((نفرین شب بی اثر است .

        در غروب نازا ، قلب من از تلقین تو بارور می شود.

        با دست های تو من لزج ترین شب ها را چراغان می کنم .))

        حالا تو هم ؛

        به سادگی شاعرانه ام ؛

        قَه

        قَه

        بخند .

                               از مجموعه ی  : هیو ا در باد


                               بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

                 سروده شده در : خوزستان ، ایذه ، روستای چهارتنگ

                         90/4/14ساعت 5:38دقیقه ی بامداد

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        جلال کوشا

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4